آن چیزی که انسان به آن شناخته میشود و به آن ذات انسانی میگویند، در قرآن «نفس» خوانده شده است. به لغت امروز ممکن است به آن روان یا روح، و حتی بخشی از آن به عقل هم گفته شود. در واقع، این نفس، اساس وجود انسان است و تمام خصوصیات وی، بر آیینه آن نقش میبندد. و این همان فطرت پاکی است که قرآن از آن اینگونه یاد کرده میگوید؛ «فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا». قصد ما این است که از دیدگاه قرآن، «نفس» را بررسی کنیم. یعنی آن ذات اصلی و اصیل انسان را فهم کنیم و ببینیم قرآن آن را چه گونه بیان میکند.
قرآن عذاب و پاداش و اجر کافی و وافی به انسان در برابر عملش را، مترتب بر نفس میداند. یعنی نفس انسان است که عذاب را تحمل میکند یا پاداش خوب را دریافت مینماید. بناءبراین اگر در قیامت، جسمی متناسب با انسان بوجود آید، آن جسم دقیقاً منطبق با نفس است. ملاصدرا در «رسالۀ سه اصل» که به زبان فارسی است، یکی از سه اصل را «نفس» میداند و توضیح میدهد که؛ علت العلل آفرینش حیوانات، تجسیم و تجسد قیامت است برای انسان. تا هر نفسی بداند که متناسب با خلقیات خودش، چگونه محشور و مبعوث خواهد شد. اگر صفات این دنیایش، صفات مارگونه باشد، به شکل مار، و اگر زندگی این دنیاش مثل گاو باشد، آن دنیا مانند گاو محشور میشود. همۀ این مثالها را میزند و خصوصیات آنها را نیز عنوان میکند.
پس اگر معاد جسمانی صورت گیرد، که قرآن مؤید آن است، دیگر این جسم به این شکل نخواهد بود. در این دنیا جسم به شکل زیبای اصیل خود آفریده شده است. یعنی به عنوان خلیفة الله، بهترین صورت را به این نفس پاک داده است، چون میخواهد که از روح خود در آن بدمد. ازینرو باید یک ظرف شکیل و زیبایِ پر ظرفیت باشد که بتواند این روح را در برگیرد. اما در آخرت و در قیامت، اینگونه نیست. در قیامت متناسب با عملکرد این دنیا، محشور خواهد شد. و نفس، شکل واقعی خود را پیدا خواهد کرد. این مسأله در قرآن ثابت شده است، و ما با استناد به آیات قرآن به بیان بیشتر آن میپردازیم.
آن چیزی که انسان به آن شناخته میشود و به آن ذات انسانی میگویند، در قرآن «نفس» خوانده شده است. به لغت امروز ممکن است به آن روان یا روح، و حتی بخشی از آن به عقل هم گفته شود. در واقع، این نفس، اساس وجود انسان است و تمام خصوصیات وی، بر آیینه آن نقش میبندد. و این همان فطرت پاکی است که قرآن از آن اینگونه یاد کرده میگوید؛ «فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا». قصد ما این است که از دیدگاه قرآن، «نفس» را بررسی کنیم. یعنی آن ذات اصلی و اصیل انسان را فهم کنیم و ببینیم قرآن آن را چه گونه بیان میکند.
قرآن عذاب و پاداش و اجر کافی و وافی به انسان در برابر عملش را، مترتب بر نفس میداند. یعنی نفس انسان است که عذاب را تحمل میکند یا پاداش خوب را دریافت مینماید. بناءبراین اگر در قیامت، جسمی متناسب با انسان بوجود آید، آن جسم دقیقاً منطبق با نفس است. ملاصدرا در «رسالۀ سه اصل» که به زبان فارسی است، یکی از سه اصل را «نفس» میداند و توضیح میدهد که؛ علت العلل آفرینش حیوانات، تجسیم و تجسد قیامت است برای انسان. تا هر نفسی بداند که متناسب با خلقیات خودش، چگونه محشور و مبعوث خواهد شد. اگر صفات این دنیایش، صفات مارگونه باشد، به شکل مار، و اگر زندگی این دنیاش مثل گاو باشد، آن دنیا مانند گاو محشور میشود. همۀ این مثالها را میزند و خصوصیات آنها را نیز عنوان میکند.
پس اگر معاد جسمانی صورت گیرد، که قرآن مؤید آن است، دیگر این جسم به این شکل نخواهد بود. در این دنیا جسم به شکل زیبای اصیل خود آفریده شده است. یعنی به عنوان خلیفة الله، بهترین صورت را به این نفس پاک داده است، چون میخواهد که از روح خود در آن بدمد. ازینرو باید یک ظرف شکیل و زیبایِ پر ظرفیت باشد که بتواند این روح را در برگیرد. اما در آخرت و در قیامت، اینگونه نیست. در قیامت متناسب با عملکرد این دنیا، محشور خواهد شد. و نفس، شکل واقعی خود را پیدا خواهد کرد. این مسأله در قرآن ثابت شده است، و ما با استناد به آیات قرآن به بیان بیشتر آن میپردازیم.