-
سریّۀ قبیلۀ طیّ (فُلس)
پرسش 1 : استاد غروی شما چگونه حملۀ حضرت علی به قبیله طیّ را برای نابود کردن بت فلس را توجیه میکنید در حالیکه اساساً این قبیله با پیامبر سر جنگ نداشتند؟ داستان در مغازی واقدی به تفصیل آمده است. با تشکر فراوانسلام بر دوست عزیز
اساساً باید به این نکتۀ بسیار مهم در خصوص مطالعۀ تاریخ عنایت داشته باشیم، که دستیابی به حقیقت محض در رخدادهای گزشته که اخبارش به ما میرسد، کاری بس دشوار است. حتی امروز، علیرغم وجود این گستردگی در ابزارهای اطلاعرسانی، حقیقتیابی دربارۀ یک واقعه، تقریباً کاری بس دشوار و یا اصلاً غیر ممکن است. از وقایع بزرگ، مثل جنگها و انتخابها و عزلها گرفته تا مسائل کوچکتر، چند نمونه را ذکر میکنم:
1ـ آیا واقعاً روسها در انتخابات آمریکا مداخله کردهاند؟! و آیا واقعاً آنها موجب پیروزی ترامپ شدهاند؟!
2ـ آیا واقعاً هیتلر در هولوکاست شش میلیون یهودی را سوزاند؟!
3ـ آیا واقعاً به هنگام اشغال ایران توسط نیروهای متفقین در جنگ جهانی دوم، دو میلیون ایرانی از گرسنگی و ابتلاء به بیماری آنفلوآنزای اسپانیایی تلف شدند؟!
4ـ آیا اتهام جاسوسی زدن به فعالان محیط زیست، که هماکنون در زندان هستند، درست است؟!
5ـ آیا واقعاً در انتخابات سال 88 تقلب شد؟!
6ـ آیا واقعاً ما دریای خزر و تمام منافع آن را به روسها واگزار کردهایم؟!
7ـ آیا واقعاً امتیاز ماهیگیری در خلیج فارس و دریای عمان را به چینیها سپردهایم؟!
8ـ آیا بندر چاهبهار را به هندیها فروختهایم، یا امتیاز بهرهبرداری از آن را به ایشان وانهادهایم؟!
9ـ آیا پولشویی در مملکت ما هست؟! و اگر هست عوامل آن چه کسانی هستند؟!
و هزاران مسأله از این دست که هرگز حقیقت آن روشن نخواهد شد.
حال چگونه میخواهیم به صحت یک رویداد تاریخی در 1400 سال قبل پیببریم؟! بناءبراین فقط یک راه برای حقیقتیابی نسبی میماند و آن اینکه شخصیت پدیدآورندگان هرواقعه را به خوبی بشناسیم، و از اخلاق و کمالات انسانی و تألـُّه آنها آگاهی داشته باشیم.
حال ببینیم امیرالمؤمنین علیهالسلام چگونه شخصیتی بود و میزان تعلق او به هدایت الهی و تقوی و تزکیه و حکمت چقدر و در چه مقیاسی بود و اکنون معیار سنجش آنها چیست؟
از دیگر سو نقش یهودان صدر اسلام و بعد از آنها را در ساختن و پرداختن تاریخ اسلام، بناءبر خواستها و خواهشهای سیاسی و اقتصادی و اعتقادی خودهاشان نباید از نظر دور داشت.
رفتن امیرالمؤمنین به سوی قبیلۀ «طَیِّئ» یا «طَیّ»، اصلاً به منظور شکستن و کشتن و بردن نبود. زیرا قاعدۀ پیامبر بر فتح بلدان، به قصد اشاعۀ اسلام به اکراه و اجبار، نبود. به جهت آنکه اتخاذ چنین روشی مغایر با آیات قرآن است که وظیفۀ پیامبر را فقط تبلیغ اعلام میکند، و نه کشورگشایی و زورگویی از طریق جنگ و کشتار آدمیان.
نبردها و درگیریهای زمان پیامبر به دو دسته تقسیم میشوند: غزوات و سرایا. غزوه نبردی است که رسول صلوات الله علیه خود فرماندهی آن را برعهده دارد و بیش از 16 نبود.
سریّه بیشتر به یک مأموریت کوتاه از نظر زمانی گفته میشود که رسول خدا صلوات الله علیه اصلاً در آن حضور ندارد. و حرکت مولی امیرالمؤمنین به سوی قبیلۀ طَیِّئ از سرایا بود. و هدف از انجام آن، دعوت مردمش به اسلام بود، و معلوم نیست شکستن بت فُلس به دست امیرالمؤمنین صورت گرفته باشد، هرچند بعد از اسلام آوردن قبیلۀ طَیِّئ (یا طَیّ) احتمالاً از آن مردم خواسته است بتشان را به دست خود بشکنند. استنباط چنین رفتاری از دیگر کنشهای علی علیهالسلام در دیگر فتوحات اسلامی، قابل درک است. البته توجه به این حقیقت تاریخی نیز ضروری است که قبیلۀ بنی طَیّ متشکل از سه گروه از پیروان مسیحیت، یهودیت و بتپرستی بودهاند. بناءبراین رفتار یکسان با آنها از طرف مسلمانان ممکن نبود. زیرا نگاه مسلمانان به اهل کتاب و بتپرستان متفاوت است. مضافاً بر اینکه در سفرهای اینگونه که پیامبر صلوات الله علیه به علی علیهالسلام مأموریت میداد، به او سفارش مینمود که تو ای علی برای هدایت میروی نه آدمکشی. از امام صادق علیهالسلام روایت است که به نقل از امیرالمؤمنین میگوید:
«بَعَثَنِي رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ إِلَى الْيَمَنِ وَ قَالَ لِي يَا عَلِيُّ لَا تُقَاتِلَنَّ أَحَداً حَتَّى تَدْعُوَهُ وَ ايْمُ اللَّهِ لَأَنْ يَهْدِيَ اللَّهُ عَلَى يَدَيْكَ رَجُلًا خَيْرٌ لَكَ مِمَّا طَلَعَتْ عَلَيْهِ الشَّمْسُ وَ غَرَبَتْ وَ لَكَ وَلَاؤُهُ يَا عَلِيُّ.
رسول خدا (ص )مرا به سوی یمن گسیل داشت و به من فرمود: ای علی! هیچ کسی را حتماً به قتل مرسان، تا آنکه او را دعوت کنی. سوگند به خدا هرآینه اگر (در این سفر جنگی) خدا شخصی را به دستان تو هدایت کند، برای تو (نزد خدا) بهتر است از تمام آنچه خورشید بر آن تابیده و غروب کرده! و برای تو است دوستی خدا ای علی!»*
نکتۀ قابل توجه دیگر آنکه منطقۀ زیست قبیلۀ طَیّ، که امروز مشهور است به «منازل حاتِم طائی» در حدود 50 کیلومتری شمال شهر حائل قرار دارد، بر سر راه مدینه به بغداد، و از مدینه تا آنجا مسافتی حدود 400 کیلومتر است به خط مستقیم، و کاروانهایی که در قدیم از ایران به سوی مکه روانه میگشتند، در روستای توارن و شهر حائل و نقطۀ زیست قبیلۀ طَیّ منزل میکردند. بناءبراین بین 4 تا 5 روز سپاه اسلام در راه بوده است. و وقتی به مقصد میرسیده، خسته و ناتوان و بیتوشه یا کمتوشه میرسیده، و باید برای تجدید قوی با اهل شهر مورد هجوم، وارد مذاکره میشده است. همۀ تواریخ نوشتهاند که در این سریّه فقط از شتران استفاده شده است و اسبان را به چرا و استراحت بداشتند.
و نکتۀ دیگر آنکه از جمله کسانی که در این سفر ایمان آوردند و از بزرگان اسلام شدند، «عَدِیّ» پسر حاتِم طائی و خواهر او بودند.
نتیجه آنکه، آنچه از کشتار و اسارت مردمان قبیلۀ طَیّ به علی علیهالسلام نسبت داده میشود، با واقعیات میدانی و حقیقتهای ایمانی پیامبر و علی علیهما السلام انطباق ندارد و پزیرفتنی نیست؛ اولاً و بالذات به جهت مغایرتش با آیات قرآن که هردو شخصیت مذکور را از عمل بر خِلاف آن بازمیداشت. ثانیاً اینکه پیامبر و علی، بی هیچ تردیدی، دائماً و پیوسته، در هرقول یا عملی، از مجموع آیات کتاب تبعیت محض میکردهاند.
* ـ عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ النَّوْفَلِيِّ عَنِ السَّكُونِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ قَالَ: قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ ـ كافي (ط ـ اسلامیه)، ج5، ص28 / تهذيب الأحكام، ج6، ص141
لَأَنْ يَهْدِيَ اللَّهُ عَلَى يَدَيْكَ عَبْداً مِنْ عِبَادِهِ خَيْرٌ لَكَ مِمَّا طَلَعَتْ عَلَيْهِ الشَّمْسُ مِنْ مَشَارِقِهَا إِلَى مَغَارِبِهَا. ای علی! اگر (در این سفر جنگی) خدا بندهیی از بندگانش را به دستان تو هدایت کند، برای تو (نزد خدا) بهتر است از تمام آنچه خورشید بر آن تابیده، از مشرق آن تا مغرب آن! (مصباح الشریعة، ص199)