-
نقش هدایتی قرآن و تکرار آیات در آن
پرسش 1 : با سلام. اگر هدف اصلی نزول قرآن را هدایت بدانیم نقش هدایتی قرآن در اغلب آیات و سور مبهم است. مثلاً سورۀ فیل، کوثر، قریش، یا آیات ارث، وصیت، زنان پیامبر آیه زید و غیره. دوم اینکه؛ در هیچ کجای کتب بزرگی چون مثنوی و...حتی یک بیت تکراری نمیبینیم اما در قرآن تکرارهای بعضاً ملال آور به وفور یافت میشود مثل داستان خلقت، میهمانان ابراهیم، داستانهای موسی، عاد، ثمود، نوح، لوط، شعیب و غیره.باسلام خدمت دوست مکرم، سربلندی و عزت شما و ملت ایران را از آستان حضرتش مسألت دارم و امیدوارم این درخواست، به همت بلند ایرانیان تحقق پزیرد.
بیتردید، چنین است که هر مطلب مهمی، بناءبر اهمیتی که دارد از دو تا چند بار، جهت تأکید بر اهمیت آن، تکرار میشود. در علم معانی بیان این تکرار را ملالآور نمیدانند. قرآن کریم هم که کلام محض خداوندی است از این قاعده مستثنی نیست و همراه و همزمان با تلاطمهای وجود انسانی، که مرکب است از روح و قلب و فؤاد و نفس و صدر و عقل و وهم و سایر قوی، اوج میگیرد و فرود میآید، یعنی همان عروج و علو از یک سو، و نزول و تنزیل از سوی دیگر. متأسفم که باید بگویم پاسخ شما را باید حداقل در دو سه مجلد کتاب مندرج ساخت.
اما میتوان با توجه به این نکته اساسی که مؤکد کلام باری تعالی است، به بسیاری، اندک اندک به حل همۀ مشکلات قرآن دست یافت. و آن نکتۀ مؤکد این که مخاطب خدای تعالی در قرآن فقط انسان است و تمام تمثیلات و تشبیهات و استعارات و کنایات و اشارات و تصریحات کلام خدای عزوجل در ذات متشکل از قوای گوناگون انسان منعکس میگردد و بازتاب آن در وجود انسان است. بناءبراین همۀ آنچه که شما مثال آوردهاید، هم از سورههای کوتاه و هم از مکرراتی که اصلاً هم ملال آور نیستند، بیان حالتی از حالات یا مقامی از مقامات و نیز فراز و فرود انسان است.
حقیر تا پایان سورۀ انعام را شرح کردهام. میتوانید الواح فشردۀ آن را استماع فرمایید. سورههای کوتاه را هم بعضاً بیان کردهام ولی هنوز در الواح فشرده آماده ارائه نیست. و اما در خصوص مثنوی مولوی، در این اثر هم تکرارهای لفظی، مفهومی و معنوی زیادی وجود دارد، ولی مثنوی معنوی مولوی حل بسیاری از مشکلات قرآن را در بردارد و از این بابت هم اثری بسی ارجمند است. -
علم هرمنوتیک و قرآن
پرسش 2 : اين روزها بحث هرمنوتيك (آقاي شبستري) توجه عده زيادي را جلب كرده است. ميخواستم بپرسم نظر مرحوم غروي و دکتر غروی در رابطه با هرمنوتيك چيست؟پاسخ به سؤالاتی از این دست مجالی بس موسع میطلبد که قطعاً امکان طرح آنها در چنین فضاءهایی وجود ندارد. اما به اختصار اینکه؛ «علم هرمنوتیک» مرتبط است با تفسیر کتابهای عهد عتیق و جدید ـ توراة و انجیل ـ که متأسفانه نواندیشان دینی معاصر خواستهاند آن را با علم تأویل که اختصاص به قرآن دارد انطباق دهند، و از همین مدخل بوده است که در فهم قرآن کریم دچار خطاءهای فاحش شدهاند. از جمله آنکه آن را از منزلت کلام الهی به جایگاه کلام بشر تنزل دادهاند. قرآن را به دو علم بیان کردهاند؛ اولی تفسیر و دومی تأویل. و هریک از این دو واژه مفاهیم خاص خود را نسبت به آیات قرآن دارند. این دو واژه هر دو در قرآن مجید مذکور است.
وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْلَا نُزِّلَ عَلَيْهِ الْقُرْآنُ جُمْلَةً وَاحِدَةً كَذَٰلِكَ لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤَادَكَ وَرَتَّلْنَاهُ تَرْتِيلًا وَلَا يَأْتُونَكَ بِمَثَلٍ إِلَّا جِئْنَاكَ بِالْحَقِّ وَأَحْسَنَ تَفْسِيرًا (فرقان 32 و 33)
و گفت(ند) آنان که کافر شدهاند چرا فروفرستاده نشد بر او قرآن به شکل یکپارچه این چنین است تا تثبیت نماییم بدان دل تو را و برخواندیمش به تدریج برخواندنی. و نیاورند تو را بمانندی (از این) جز آنکه آوردهایم (پیش از این) تو را (کلام) حق و بهترین تفسیر را.
پس بهترین تفسیر را خدای عزوجل ارائه میدهد و نیز بهترین تأویل را. کلمۀ تأویل در 17 آیه از قرآن مجید آمده است و تعلیم آن به بشر به خدای تعالی نسبت داده شده. در آیات 6 و 21 و 101 یوسف این معنی را به وضوح میبینیم. «تأویل» در لغت، و در معنای قرآنی آن به اصل اصیل و اصالت معهود بازگرداندن هر پدیدۀ مادی یا نیت و عمل معنوی است. ازینرو برپاداشتن میزان و سنجیدن به قسطاس مستقیم بهترین تأویل است.
در آیه 59 سورۀ نساء میفرماید:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنكُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَٰلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا
ای آنان که ایمان آوردهاند اطاعت کنید خدا را و اطاعت کنید رسول را و نیز کارگزاران از خودهاتان را پس اگر نزاع کردید در چیزی پس باز گردانیدش به خدا و رسول اگر ایمان میداشتهاید به خدا و روز باز پسین این بهترین است و خوش فرجام ترین.
اطاعت از خدا و رسول و بازگرداندن تنازع بین حاکم و قومش به خدا و رسول، بهترین عمل است و بهترین رجوع و بازگشت است به اصالت اصیل و حقیقت حقه مندرج در چنین کار و رفتار و اخلاقی.
و در آیه 7 آل عمران؛ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ، و نمی داند تأویل آن را جز خدا و فروشدگان در اعماق دانایی.
تأکید فرموده که تأویل آیات کتاب را، از محکمات و متشابهات خدا میداند و نیز آنان که در علم رسوخ یافتهاند.
از اینرو است که من انطباق دانش هرمنوتیک مخصوص کتاب مقدس را با علم تأویل یا تفسیر ویژه قرآن درست نمیدانم، و بر طبق قاعدۀ السنخیة علة الانضمام، سنخیتی میان این دو نمیبینم که در پی آن انضمامی صورت گیرد.
نواندیشان ما، در خصوص فهم قرآن راهی را در پیش گرفتهاند که هیچ سنخیت و هماوایی و هماهنگی با آیات قرآن ندارد. حداقل چیزی که میتوان بگویم، این است که کلاً و تماماً با اتخاذ این روش برای شناخت قرآن و فهم آیات موافق نیستم. القرآن یفسر بعضه بعضاً، قرآن باید با خود قرآن تفسیر و تأویل و فهم شود.