-
اعیاد اسلامی؛ وحدت یا تفرقه؟!
پرسش 1 : با سلام در کانال تلگرامی شما خواندم که با توجه به رؤیت هلال در کشورهای عربی، فردا عید فطر خواهد بود. چندی قبل کتاب «مغرب و هلال» مرحوم آیتالله غروی را در کانال شما خوانده بودم و برداشت من این بود که مطابق نظر ایشان، رؤیت هلال شرط ثبوت عید میباشد نه امکان رؤیت، حال این رؤیت در هرنقطهای از کرۀ زمین که باشد.از آنجا که مطابق محاسبات نجومی و علمی، امکان رؤیت هلال در شب سهشنبه در کشورهای عربی وجود نداشته است و تنها در مناطق غربی کرۀ زمین (قسمتهایی از آمریکا و اقیانوس اطلس) امکان رویت هلال وجود دارد، که در آن مناطق هم هنوز شب نشده است که ماه قابل رؤیت باشد، بناءبراین به نظر میرسد هنوز رؤیتی صورت نگرفته است. مگر دیدن ماه شوال الزامی نیست؟ چطور میتواند دیدن ماه در جای دیگر برای ما حجت باشد؟ لطفاً در این مورد توضیح بفرمایید.توضیح این مسأله سالها است که توسط افراد مختلف، با گرایشهای علمی نجومی و غیر آن، مورد مباحثه و مداقّه بوده است. اصل اساسی در احکام اجتماعی قرآن، ایجاد وحدت و پیوندهای عاطفی و سیاسی بین جمیع مسلمانها است. از جملۀ این احکام، نماز جمعه و عیدین است، و نیز اعمال و مناسک حج. بِناء بر این قاعده و اصلِ غیر قابل تردید و تشکیک، نمیتوان به گونهیی اعمال مذکور را بجایآورد که نتیجهاش ایجاد شکاف و دو یا چند دستگی و تقابل و تخالف و گسست میان مسلمانها باشد.
مسأله بسیار ساده است. همانگونه که نماز جمعه با روز جمعه در حرکت است و اقامۀ آن، که واجب عینی هم هست، ربطی به افق کشورها ندارد، نمازهای عیدین نیز، با اثبات طلوع ماه شوال یا ذيالحجه، در یک روز معین بر تمام مردم مسلمان کرۀ خاکی واجب میگردد.
و باز همانگونه که در هرکشوری در هرقارهیی که ظهر جمعه شد، نماز جمعه بر اهالی آن نقطه واجب میشود، اگر روز جمعه یا شنبه یا یکی دیگر از روزهای هفته عید باشد، هرکجا که بامداد آن روز محقق گشت، هرجایی از کرۀ زمین که آن روز ظهور پیدا کرده، عید است.
ما نزول قرآن و مبعث رسول و آغاز دعوت را از شهر مکه داریم، و قرآن آن را أُمّ الْقُراى مسلمانها، و شهرهای دیگر را «مَنْ حَوْلَهَا» خوانده است. بناءبراین جهت حفظ وحدت، و امروز باید گفت برای ایجاد وحدت بین مسلمانها، باید ام القراى ایشان، مرکزیت خود را، به عنوان قبلهگاه همۀ مسلمانهای دنیا حفظ کند. و همانگونه که عید قربان را از آنها میپزیریم و مهمترین و بزرگترین اعمال عبادی ـ اجتماعی ـ سیاسی دین را، با اعلام زمانبندی مکه، قبول کرده و بانجام میرسانیم. اعلام رؤیت هلال هر ماه، از جمله رَمَضان و شوال را هم باید حتماً از آنها بپزیریم، و در صفوف مسلمانها ایجاد شکاف نکنیم.
میبینیم که جز شیعیان ایران، آن هم نه تمام آنها، همۀ کشورهای اسلامی از اعلام رؤیت هلال ماه توسط دارالإفتاء مکه، تبعیت میکنند.
اگر ما اختلافات فقهی و سیاسی با دولت آلسعود در عربستان داریم، نمیتوانیم اوامر و نواهی الهی را متأثر از این حالت نماییم. ما باید کوشش کنیم در رفع این تضادها، که به بحرانهای سیاسی و حتی تقابلات جنگی منجر شده، و ما هم بیشتر از دیگر مسلمانها، به عنوان اقلیتی در جهان اسلام، از آن زیان میبینیم.
و اما طبق جداول نجومی سایت www.timeanddate.com، شبانگاه روز دوشنبه، 29 رمَضان، ماه در تهران تا 2 دقیقه، و در مکه تا 6 دقیقه، و در رِباط، پایتخت مراکش، و العیون دیگر شهر مراکش، تا 14 دقیقه بعد از غروب آفتاب در آسمان بوده است. بِناءبراین در مکه و رباط و سایر شهرهای مراکش حتماً قابل رؤیت بوده است.
روز سهشنبه، من خودم، در آسمان کویر، ماه را رصد کردم، و تا جایی که چشم من یاری میکرد و غروب آن را رصد کردم، حداقل تا ساعت 9:05 در آسمان بود. یعنی یک ساعت بعد از غروب آفتاب! از نظر نجوم و گردش ماه و نیز عرف شایع، ماهِ شب اول، هرگز تا یک ساعت بعد از غروب خورشید در آسمان نمیماند.
نتیجه آنکه، ما به عنوان پیروان مذهب حق جعفری، باید از سنت سنیۀ ائمۀ خود پیروی کنیم و از ایجاد شکاف بین صفوف مسلمانها بپرهیزیم، و از قاعدۀ «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا ...» (آلعمران 103) تبعیت نماییم.
1ـ مکه أُمّالْقُرىٰ است.
2ـ مکه قبلهگاه مسلمانها است.
3ـ غار حِراء در مکه است.
4ـ رسول خدا زادۀ مکه است.
5ـ بیشترین زمان نزول وحی، 13 سال، در مکه رخ داده است.
6ـ و در نهایت آنکه رؤیتکنندگان هلال در امّالقُراى مسلمانها انگیزهیی برای دروغ گفتن ندارند، ولی ما به راحتی روزها را جلو و عقب میکنیم. و مثلاً وقتی میبینیم عید فطر مصادف میشود با 14 خرداد، و تقویم ما هم از قبل سهشنبه را اول شوال دانسته، یک روز آن را به عقب میرانیم.
توضیحاً اینکه اختلاف افق کشورها، تنها باعث میشود فلان روز هفته و ماه با چند ساعت اختلاف، زودتر یا دیرتر آغاز گردد و حتماً اختلافی در تقویم کشورها ایجاد نخواهد کرد. مثلاً روز اول ماه خرداد در تقویم شمسی، مقارن با 22 ماه می در تقویم میلادی، روز شنبه بود. این روز مثلاً در شهر آریزونا 7 ساعت زودتر از ساعت مبدأ (گرینویچ) شروع میشود، در بیروت 2 ساعت دیرتر از مبدأ، در ریاض 3 ساعت دیرتر، در تهران 3:30 دیرتر، و در سیدنی 10 ساعت دیرتر! اما به هرحال در سراسر دنیا، اول خرداد، و 22 می روز شنبه است. چرا اول ماه شوال باید دو روز متفاوت باشد؟ آن هم در اختلاف زمانی نیم ساعتۀ تهران و ریاض؟!
و دلیل دیگر آنکه اگر اول ماه را یک روز دیرتر آغاز کنیم و به شامگاه دوازدهم برسیم، کدام دلیلِ علمی و عقلی و منطقی ماه بدر را توجیه خواهد کرد؟! جز اینکه ماه یک روز زودتر از آنچه گُمان بردهایم آغاز شده؟! و ماه، بیتردید در شامگاه سیزدهم، بدر رؤیت خواهد شد و حتماً قبل از آن دارای نقصان آشکار است.
چنانکه در همین ماه شوال که درآنیم، شامگاه روز دوشنبه 27 خرداد، مقارن با 13 شوال و 17 ژوئن، 99.8 % ماه روشن و قابل رؤیت است. حال اینکه این میزان با شبهای قبل و بعد خود، اختلاف چند درصدی دارد و دقیقاً از شب بعد رو به کاهش است.
علامۀ حکیم آیتالله غروی در کتاب «مغرب و هلال» که در سال 1371 به طبع رسیده، از طریق روایت و حکم عقل و علم و شهود، مبسوطاً به اثبات این معنا پرداخته است. -
کفارۀ روزه
پرسش 2 : اگر به دلیل بیماری نتوان روزهای ماه رمضان را گرفت و تا سال بعد هم نتوان آنها را جبران کرد، کفارۀ آنها را چگونه است و به چه کسانی باید پرداخت کرد؟اگر کسی با روزه گرفتن چنان ناتوان گردد که مجبور شود کار خود را تعطیل یا زمان آن را کاهش دهد، و به این سبب به معاش خانواده خود آسیب برساند، اگر بتواند با نوشیدن یک یا دو لیوان آب، یا با خوردن چند لقمه نان، یا مثلاً یک یا دو قطعه بیسکوییت، رزوه را به پایان برساند، چون به نیت روزه داشتن بوده، در عداد روزه داران محسوب میگردد و نه روزه خواران. و اگر با هیچ یک از این تمهیدات نتوانست روزه را به پایان ببرد، در عِداد بیماران، و کم طاقتان محسوب می گردد، که گروه اول را خدای تعالی در آیه و «فَمَن كَانَ مِنكُم مَّرِيضًا أَوْ عَلَىٰ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَيَّامٍ أُخَرَ» (بقره 185) تکلیفشان را معلوم کرده است. و گروه دوم کسانی هستند که در هر شرایطی چه زمستان یا تابستان روزه داشتن طاقتشان را طاق می کند و دچار عوارضی می شوند، از قبیل؛ بی حالی، بی حسی، ناتوانی در حرکت، و یا کلاً بیهوش شدن، که در آیۀ «وَعَلَى الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ فِدْيَةٌ طَعَامُ مِسْكِينٍ» (بقره 184) ؛ راه چارهیی برای ایشان مقرر داشته است. یعنی این کسان باید تاوانی به اندازۀ خوراک یک مسکین پرداخت نمایند و این فدیه همان کفارۀ روزه است، و هر شخص میتواند به هرکس از آشنایان، دوستان، خویشان و اطرافیان که میشناسد و از نیازمندانند، تقدیم کند. برای هر روز یک فدیه باید بدهد تا رمضان سال بعد. اگر میداند که در طول سال میتواند قضاء آن روزهها را بگیرد، فدیه ندهد. اما اگر قضاء آنها را نیز نمیتواند و استطاعت مالی هم برای دادن فدیۀ کامل را ندارد، حداقل نیمی از فدیه را اداء کند. و کفارۀ تمام روزه ها را هم یک جا و یک بار می تواند به یک شخص نیازمند بدهد.
-
پرسش اول
پرسش 3 : ممنون میشوم اگر دربارۀ طریقۀ محاسبه و پرداخت فطریه من را راهنمایی بفرمایید و اینکه کسی که به دلیل شغلش روزه را طاقت نمیآورد، اطعام فقیر چه معنایی دارد؟ و چه طور باید پرداخت کند؟فطریه برابر است با متوسط هزینۀ یک وعده خوراک خانواده (متوسط میان یک وعده صبحانه و ناهار و شام را حساب میکند از قبیل نوشیدنی، میوه و غذاء) بدین ترتیب هر خانواده و هر فردی، بر اساس توان مالی خود، فطریه میدهد. غنی و فقیر در فطریه یکسان نیستند. و اما اگر کسی با تعطیلی کار یا کاهش زمان کار خود، به دلیل گرفتن روزه، به معاش خانواده خود آسیب برساند، اگر بتواند با نوشیدن یک یا چند لیوان آب، یا با خوردن چند لقمه نان، یا مثلاً بیسکوییت، رزوه را به پایان برساند. چون به نیت روزه داشتن بوده، در عداد روزه داران محسوب میگردد و نه روزه خواران. و اگر با هیچ یک از تمهیدات نتوانست، در عِداد «یُطیِقُون» است، یعنی کسانی که به طاقت فرسایی روزه را به پایان میبرند، و در هر دو صورت، باید فدیه بدهد، که آن هم معادل همان فطریه است و شخصاً میتواند به هرکس از آشنایان، دوستان، خویشان و اطرافیان که میشناسد و از نیازمندانند، پرداخت نماید. برای هر روز یک فدیه باید بدهد تا رمضان سال بعد. اگر میداند که در طول سال میتواند قضاء آن روزهها را بگیرد، فدیه ندهد. چنانچه قضاء آنها را نیز نمیتواند و استطاعت مالی هم برای دادن فدیۀ را ندارد، حداقل نیمی از فدیه را اداء کند.
-
پرسش دوم
پرسش 4 : آیا در شرایطی که تعداد بسیار زیادی از دانش آموزان پیش دانشگاهی، برای رقابت مهم کنکور، مدتی طولانی تلاش کردهاند و در ماه آخری که میخواهند بیشترین سعی را بعمل آورده و حدود 13-14 ساعت از روز را مطالعه کنند، و به دلیل کلاسهای مدرسه نمیتوانند درس خواندن را به شب موکول کنند و حتی در آن صورت هم که بیشتر زمان مطالعه را در شب داشته باشند، باز هم ساعاتی را در روز، در حال ضعف و سستی روزه، مجبورند با کمترین بازدهی، درس بخوانند و در این شرایط به نتیجۀ تحصیل یک ساله شان لطمه وارد میشود، آیا میتوانند روزه شان را نگرفته و بعداً قضاء نمایند؟ روز کنکور 7 شوال است. درست هفت روز بعد از رمضان.احکام فقه باید انطباق کامل با آیات قرآن و سنت قطعیه رسول خدا داشته باشد. طبق آیه الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ فِدْيَةٌ طَعَامُ مِسْكِينٍ (بقره 184) ، کسانی که به طاقت فرسایی روزه را به پایان میبرند، بر آنان فدیه و عوضی است به قدر خوراک یک درمانده. و نیز طبق آیه يُرِيدُ الله بِكُمُ اليسر وَلاَ يُرِيدُ بِكُمُ العسر (بقره 185) ، خدا برای شما آسانی و راحتی میخواهد و سختی را برای شما نمیخواهد، اینگونه افراد، اگر به حقیقت، خودشان را در بی طاقتی و سختی میبینند، روزه گرفتن را به روزهایی موکول کنند که بی طاقت فرسایی و با سختی کمتری اداء دین نمایند. اما حتماً این کار را بکنند، زیرا خدای تعالی بعد از آیه اول، بلافاصله میفرماید وَأَنْ تَصُومُوا خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ (بقره 184)، اگر روزه بدارید برای شما بهترین است، اگر دانسته باشید. البته دختران نه ساله هم از این قاعده مستثنی نیستند چون بلوغ دختران و پسران به حائض شدن و احتلام است نه به سن، و هر یک از آنها در زمان معین خود به بلوغ میرسند، بناءبراین وادار کردن آنها به روزه داشتن در سن نه سالگی، خلاف آیات کتاب و سنت قطعیه رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم میباشد، در این خصوص به کتاب مبانی حقوق، تألیف علامه سید محمد جواد غروی، رسالۀ بلوغ، مراجعه کنید.
-
پرسش سوم
پرسش 5 : نظر مرحوم پدرتان در مورد نماز و روزۀ مسافر چیست؟ آیا نماز را شکسته و افطار روزه را واجب میدانند؟نماز مسافر را شکسته و روزۀ او را ساقط میدانند، علیرغم نظر برخی از متأخرین، مثل مرحوم آیت الله صادقی تهرانی که گفتهاند: امروز کسی مصداق مسافر نیست، به جهت سهولت در سفر و وجود امکانات برای مسافر. با توجه به آیات عدیده مثل 185 بقره، 17، 22، 32 و 40 قمر، 8 اعلی، 28 اسراء، 6 مائده، 78 حج، 61 نور، 17 فتح، 38 احزاب، و با عنایت به اینکه همۀ آیات کتاب، بی ناسخ و منسوخ، صادر از علیم حکیم قدیر است، نباید به دلخواه انسان مؤمن دستخوش تبدیل و تحول شود، تا جامعۀ ایمانی مسلمانان و مؤمنانِ به نبی خاتم، به وحدت نظر و عمل نسبی برسید. مرحوم علامۀ غروی معتقد بود مسافرتهای قدیم، گرچه سختی و خستگی داشت، ولی زمان هم داشت. اما امروز هم خستگی دارد و هم سختی و هم محدودیت زمانی. جابهجایی وسائل از خانه به تاکسی، از تاکسی به اتوبوس، از اتوبوس به هواپیما، آن هم در زمانی محدود و کاملاً تنگ و معین شده. مثلاً در یک فرودگاه برای جابه جایی از یک هواپیما به هواپیمای دیگر فقط بین ده دقیقه تا یک ربع ساعت وقت است، و همین فرصت هم برای یک نماز! اما در قدیم در یک کاروانسرا رحل اقامت میافکندند و حداقل چند ساعت میماندند و تا همه گرد نمیآمدند، قافله حرکت نمیکرد.
با این حال حکم نماز و روزه را از هم جدا میدانستند و احکام را قیاسی نمیدانستند، باز هم بر طبق آیات کتاب که نماز را کلاً از زن حائض ساقط میداند ولی روزه را با قضاء یا کفاره، از اینرو معتقد بودند اگر در سفر، برای کسی روزه نداشتن عسر است و حرج، پس روزه بدارد. و اگر روزه داشتن سخت است روزه نگیرد. چون یک امر فردی و پوشیده است و نیازی به ابراز ندارد. اما نماز یک امر اجتماعی است و حتی المقدور باید به جماعت برگزار گردد. بناءبراین مسافر بودن یا نبودن شخص در میان جمع ظاهر میگردد و باید چنین شود تا مسلمانانی که در حضرند از حالات و نیازهای مسافر بپرسند. و نیز از شهری که آمده و اوضاع و احوال مردمان آن شهر، تا همه از حال هم باخبر باشند. همین مسافر میتواند دو رکعت بعد را به امام اقتداء کند گویا که چهار رکعت اقامه کرده ولی مسافر بودن خود را هم اعلام کرده است. اما همین مسافر اگر در جمع مسلمانان نبود، و نمازش را فُرادی اقامه کرد و تمام خواند، حتماً مورد مؤاخذه الهی نخواهد بود. -
کفارۀ روزه
پرسش 6 : سلام وقت بخیر ممنون میشوم اگر لطف بفرمایید و دربارۀ کفارۀ روزه مطلب بگزارید. من پارسال بیمار شدم و تقریباً بیشتر ماه رمضان را نتوانستم روزه بگیرم و در ماههای دیگر هم نتوانستم جبران کنم،کفاره را باید به چه کسی بدهم؟اگر کسی با روزه گرفتن چنان ناتوان گردد که مجبور شود کار خود را تعطیل یا زمان آن را کاهش دهد، و به این سبب به معاش خانواده خود آسیب برساند، اگر بتواند با نوشیدن یک یا دو لیوان آب، یا با خوردن چند لقمه نان، یا مثلاً یک یا دو قطعه بیسکوییت، رزوه را به پایان برساند، چون به نیت روزه داشتن بوده، در عداد روزه داران محسوب میگردد و نه روزه خواران. و اگر با هیچ یک از این تمهیدات نتوانست روزه را به پایان ببرد، در عِداد بیماران، و کم طاقتان محسوب می گردد، که گروه اول را خدای تعالی در آیه و «فَمَن كَانَ مِنكُم مَّرِيضًا أَوْ عَلَىٰ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَيَّامٍ أُخَرَ» (بقره 185) تکلیفشان را معلوم کرده است. و گروه دوم کسانی هستند که در هر شرایطی چه زمستان یا تابستان روزه داشتن طاقتشان را طاق می کند و دچار عوارضی می شوند، از قبیل؛ بی حالی، بی حسی، ناتوانی در حرکت، و یا کلاً بیهوش شدن، که در آیۀ «وَعَلَى الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ فِدْيَةٌ طَعَامُ مِسْكِينٍ» (بقره 184) ؛ راه چارهیی برای ایشان مقرر داشته است. یعنی این کسان باید تاوانی به اندازۀ خوراک یک مسکین پرداخت نمایند و این فدیه همان کفارۀ روزه است، و هر شخص میتواند به هرکس از آشنایان، دوستان، خویشان و اطرافیان که میشناسد و از نیازمندانند، تقدیم کند. برای هر روز یک فدیه باید بدهد تا رمضان سال بعد. اگر میداند که در طول سال میتواند قضاء آن روزهها را بگیرد، فدیه ندهد. اما اگر قضاء آنها را نیز نمیتواند و استطاعت مالی هم برای دادن فدیۀ کامل را ندارد، حداقل نیمی از فدیه را اداء کند. و کفارۀ تمام روزه ها را هم یک جا و یک بار می تواند به یک شخص نیازمند بدهد.
-
پرسش چهارم
پرسش 7 : آیا نزدیکی در ماه رمضان بین سحر تا افطار منجر به ابطال روزه میگردد؟چرا؟ماه رمضان اختصاص به عبادت دارد که اساس آن امساک از هر چیزی است که انسان از روی خواهش نفس بخواهد. روزه داشتن تمرینِ نخواستنها است تا انسان مؤمن فرا گیرد چگونه با خواهشهای نفسانی خود مقابله کند و نخواستنهای آموخته در ماه مبارک رمضان را به ماههای دیگر سال تسری بخشد. تعلیل روزه در قرآن کریم «لَعَلَکُم تَتَّقُون» است، باشد که شما پرهیزگار شوید. امید است توفیق اینگونه عبادات را که منجر به تقوی شود، حضرت باری به همۀ مسلمانها عنایت فرماید.
-
بیماران و روزه داری
پرسش 8 : سلام خسته نباشید من دچار فشار خون هستم، صبح یک عدد قرص میخورم و شبم یک عدد و با دوز 50 روزه میگیرم. بعد از ظهر از ناحیه پشت سرم درد شدید میگیرد و صورتم قرمز میشود بعد از افطار دچار تپش قلب و فشار بالا میشوم. آیا روزههایم را بگیرم یا نگیرم؟!سلام علیکم و رحمة الله و برکاته
روزه داری از احکام شخصی مربوط به انسان است که خدای تعالی در قرآن کریم آورده است. بناءبراین هر شخصی بهتر از هر کس دیگری میداند که میتواند روزه داری بکند یا نکند. و حتی برای اخذ مجوز برای افطار روزهها، هیچ نیازی نیست که به پزشک یا حتی فقیه مراجعه نماید.
خدای تعالی در آیه شریفۀ «فَمَن كَانَ مِنكُم مَّرِيضًا أَوْ عَلَىٰ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَيَّامٍ أُخَرَ» (بقره 184) تکلیف دو گروه را تعیین فرموده، اول کسانی که مریضند و روزه داری خسارت جسمی برای آنها دارد، دوم کسانی که در سفرند و حکم مسافر بر آنها صدق میکند. چون ممکن است کسی در سفر باشد، ولی در خصوص روزه داشتن ـ و نه البته نماز ـ حکم مسافر به او صادق نباشد.
خدای تعالی در آیه: «وَعَلَى الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ فِدْيَةٌ طَعَامُ مِسْكِينٍ» (بقره 184) نیز تکلیف کسانی را مشخص فرموده که روزه داشتن طاقتشان را طاق میکند. البته این گروه جزو بیماران محسوب نمیگردند، زیرا از نظر جسمی سالمند و دارویی نیز مصرف نمیکنند، ولی به طاقت فرسایی روزه خود را به پایان میبرند، و امکان اصابت خسارتهای جبران ناپزیر یا بدعاقبت به جسم ایشان وجود دارد.
خدای تعالی در دو آیه مذکور حق تشخیص و انتخاب در روزه داشتن یا نداشتن را به خود بنده داده و رأی دیگری را در این مسأله دخیل ندانسته است. بناءبراین شما از منظر الهی مریض تلقی میشوید. -
پرسش پنجم
پرسش 9 : به نام خدا به نظرتان موقع افطار غروب آفتاب است یا شب زیرا قرآن اشاره کرده که تا شب روزه بدارید؟شب در آیه مذکور وَكُلُواْ وَاشْرَبُواْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّواْ الصِّيَامَ إِلَى الَّليْلِ (بقره 187)، أَقِمِ الصَّلاَةَ لِدُلُوكِ الشَّمْسِ إِلَى غَسَقِ اللَّيْلِ (اسراء 78) اصطلاحی است و در همۀ زبانها هم بکار رفته و میرود، مثل اینکه ما میگوییم زود باش که شب شد. قرآن میگوید: إِلَى غَسَقِ اللَّيْلِ، تا فرو افتادن شب، و به محض غروب خورشید، شب فرو افتاده است. از وقتی نتوان نماز عصر را اقامه کرد شب شده است و نماز مغرب و افطارِ روزه در یک لحظه واقع میگردد، که باید یکی را انجام داد. به کتاب مغرب و هلال رجوع کنید.