-
معنی مکر و کید و خدعه
پرسش 1 : تفاوت معنی مکر و کید و خدعه در قرآن چیست؟در کتب لغت این سه کلمه را که معانی و مفاهیم نزدیک به هم دارند یا پیدا کردهاند، تقریباً معادل یکدیگر دانستهاند مکَرَ یمکُرُ مکراً الرجلَ و به: خَدَعه
مَکرَ اللهُ فلاناً: جازاه علی المکر
المکر: الخِداع / جراء المکر و الخداع
در اینجا میبینیم که مکر را خدعه معنی کرده است
کادَ یکیدُ: مَکَرَ به و خَدَعَهُ / عَلَّمهُ الکید/ حارَبَه
ارادَه بسوءٍ: المکیده: الخبث و المکر، الخدیعه
خَدَعَ: اَظهرَ له خلافَ ما یُخفیه و اَلحَقَّ به المکروهَ من حیث لا یعلم.
خلاف آنچه در دل دارد یا در اندیشه اظهار میکند و از جایی که نمیداند به وی آسیب میرساند.
اما اگر در اشتقاق لغت و ریشة اصلی آن برویم بهتر میتوانیم مضامین و مفاهیم آنها را درک کنیم.
مَکر به معنای گِل یا خاک سرخ است که بدان رنگرزی کنند. پس اصل مکر، حقیقتی را به رنگ دیگر در آوردن، یا باطلی را به رنگ حق در آوردن است. و خداع، به معنای در سوراخ شدن سوسمار یا مارمولک است و این حیوان یا خزندهیی است که سوراخش چند مدخل و مخرج دارد اگر از یکی داخل شد از همان خارج نمیشود. بدین جهت قرآن در مورد منافقان خدعه را به کار برده است.
و کید به معنای قیء و برگرداندن از راه دهان است. که وقتی در معنای متشابه بکار میرود، معنای آن این است که طوری حق و باطل را به هم در آمیزد که اصلاً قابل تشخیص نباشد. و همین که حق را میگیرد و آن را با باطل میجود و به صورت مخلوطی ناشناخته و درهم برهم و چرکین و آلوده به طرف مقابل بر میگرداند. -
مکر خداوند
پرسش 2 : آیا در جایی که خداوند میفرماید مکرالله، معنی فریب و نیرنگ میدهد؟اما اینکه خدای تعالی اینگونه افعال را به خود نسبت میدهد از باب مشاکله است، یعنی خداوند هم شکل لفظ آنها را میآورد ولی در فعل، به گونهیی دیگر عمل میکند.
در زبان فارسی هم اینگونه مشاکله را داریم. مثلاً وقتی دو نفر متخاصم در روبروی هم قرار میگیرند که یکی بر حق است و دیگری بر باطل آنکه بر باطل است میگوید: من چنین و چنان میکنم و فلان بلا را بر سر شما میآورم و شما را از هستی میاندازم و بیچارهتان میکنم. و آن کس که بر حق است در پاسخ او میگوید: آنچه میدانید و میتوانید بکنید، ما هم این کارها را بلدیم و میکنیم. اما قطعاً راهی را که صاحب حق برای مقابله انتخاب میکند و میپیماید مبتنی بر اصول و موازین حق و اخلاق و راستی و درستی است اما از همان کلمات بهره میجوید.
حال به آیات زیر که از باب مشاکله است توجه فرمایید.
«وَمَكَرُواْ وَمَكَرَ اللّهُ وَاللّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ»(آل عمران 54)/ (انفال 30)/ (اعراف 92)
یعنی خدا هم رنگرزی میداند و رنگرزی ما را تغییر رنگ میدهد. و باطلهای شما را محو میسازد اما به روش خود و به گونهیی که شما متوجه نشوید، مثل «خَتَمَ اللّهُ عَلَى قُلُوبِهمْ وَعَلَى سَمْعِهِمْ وَعَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ»(7 بقره)
«كَذَلِكَ زَيَّنَّا لِكُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ» (انعام 108)
«إِنَّ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ زَيَّنَّا لَهُمْ أَعْمَالَهُمْ» (نمل 4)
«وَقَيَّضْنَا لَهُمْ قُرَنَاء فَزَيَّنُوا لَهُم مَّا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ» (فصلت 25)
بناءبراین، مکر و خداع و کید خداوند از این دست است نه به آن شکلی که کافران و اهل باطل اعمال میکنند.
کید: «إِنَّهُمْ يَكِيدُونَ كَيْدًا. وَأَكِيدُ كَيْدًا»(طارق 15و16) / (انبیاء 70)/ (طور 42)
خداع: «إِنَّ الْمُنَافِقِينَ يُخَادِعُونَ اللّهَ وَهُوَ خَادِعُهُمْ»(نساء 142)
در کتاب مبانی حقوق در اسلام توضیح این مطلب تحت عنوان مشاکله آمده است. ص 222