درآمد
همانند همة اهل دانش و اندیشه، راضی به زیستن در وضع موجود نبود، و همة همت و مجاهدت او در همین راستا بود که به نحو صحیح، مردم ناآگاه و نادان را از وضع بالفعل خارج ساخته و به حالت مطلوب درآورد. یعنی همان امتی که خدای تعالی در قرآن کریمش ترسیم فرموده است.
برای برآوردن اینها همه آمال به جا مانده، نیروهای بسیاری از مادی و معنوی باید بکار گرفته شود، که تا کنون برای مشتاقان توسعة اندیشة او، این امر چندان محقق نشده و چنین امکاناتی، به کمال، فراهم نیامده است.
از همان سال اول فقدان علامة حکیم، برآن شدیم تا یادنامهیی را به مناسبت اولین سالگرد درگذشتش در اختیار علاقهمندان قرار دهیم، اما گردآوری مجموعة مورد نظر، که سزاوار مقام ارجمند علمی استاد حکیم باشد، چندان کار سادهیی نبود! به قول حافظ: «عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها». کاری را که در نظر داشتیم در ظرف یک سال بانجام برسانیم، سالها به درازا کشید! و این تطویل، نشان از نارساییهای گوناگون دارد، که مِن حَیثُ المجموع، حاکی از ناتوانمندی ما میباشد در عرصههای گوناگون. گرچه گردآوری مقالات این مجموعه مدتی به درازا کشیده، اما قطعاً حاوی نقاط ضعف بسیاری است که رفع آنها از عهدة ما خارج بوده و یا خارج شده است.
امید است آنچه هم اکنون از افق سالها کوشش ما و زحمت اصحاب، طلوع نموده و سر برآورده، روشنگر بخشی از تاریکیهای بجا مانده از حیات علامه غروی باشد، و سپاس شما مشوق ما باشد در ادامة راه، به شرط آویزة گوش ساختن این روایت امام صادق که فرمود: «دوست داشتنیترین برادران من کسی است که عیوب مرا به ارمغان برایم آورد».[2]
راهنما
این یادنامه در هفت فصل و ضمائم و چند فهرست راهگشا و تکمیلی تدوین شده است. فصل اول؛ تحت عنوان «هفت آسمان» است متضمن هفت مقاله، پیرامون آراء و اندیشهها و بخشی از حیات علامه. در فصل دوم، علامة غروی، طی مقالات و سخنرانیها، مورد نقد و بررسی صاحب نظران قرار گرفته است. خاطرات اصحاب و شاگردان نیز در فصل سوم جا داده شده است. فصل چهارم به شرح تفصیلی از زندگی خصوصی، اجتماعی، اقتصادی و علمی علامة غروی اختصاص یافته است. فصل پنجم شامل چند سروده است در وصف حالات و مقالات حکیم. فصل ششم ویژة پیامهای همدردی است که در سوگ علامه بازماندگان را مخاطب ساختهاند، و فصل هفتم آیت الله است «به روایت چند تصویر».در بخش ضمائم یادنامه مطالبی مندرج است که گرچه به نحوی برگرفته از آراء علامه غروی و مُبیّن آن میباشد، ولی ارتباط مستقیمی با چارچوب کلی مجموعه ندارد. ضمناً مطالب به جا مانده از فصول مذکور، در ضمائم گنجانده شده است.
توضیحات دفتر نشر آثار بر مقالات این مجموعه که «آوای بی پژواک» نام گرفته، با علامت [آوا:] در پانوشتها آمده است. ویرایش، تدوین، و تلخیص همة نوشتهها و متون سخنرانیها، در صورت ضرورت، بر عهدۀ «آوا» بوده است. البته این اقدام با رخصت مؤلفان و سخنوران تحقق پذیرفته است.
لازم به ذکر است که در این مجموعه، قواعد مورد نظر مرحوم غروی در خصوص حروف هشتگانة عربی اعمال نگشته است.[3]
[1] : یس 68 : وَمَنْ نُعَمِّرْهُ نُنَكِّسْهُ فِي الْخَلْقِ أَفَلَا يَعْقِلُونَ .
[2] : اَحَبُّ اِخوانی عَلَیَّ مَن اَهدَی عُـیُوبی ِالَیَّ.
[3] : علامه غروی نسبت به املاء کلمات و نگارش جملات فارسی وسواس و دقت منحصر به خود را داشت. او معتقد است؛ نباید حروف هشتگانه مخصوص لغت عرب - ث ح ذ ص ض ط ظ ع – داخل کلمات فارسی دری بشود. پس در هیچ کلمة فارسی، «ذال» را به جای «زاء» نمینویسیم، مثلاً؛ «گزاشتن» را، هم در مفهوم معنوی، مانند؛ «نمازگزاردن»، و هم مادی، مثل؛ «غذاء را در سفره گزاردن» به «زاء» مینگاریم. در خصوص کلمات عربی نیز ایشان معتقد بودند؛ باید صحیح لغت نوشته شود، مثل لغاتی که به همزه ختم میشوند، مانند؛ «علماء» و «فضلاء». برای آگاهی از چگونگی این روش، به توضیحی که در ابتداء تألیفات ایشان مندرج است مراجعه شود.