آیا بلوغ شرعی میتواند چیزی متفاوت از این دو نوع بلوغ باشد؟ یعنی بلوغ جسمی و بلوغ فکری را شامل نشود. آیا میتوان برای بلوغ همۀ انسانها سن خاصی را مشخص کرد و گفت مثلاً دختران در سن 9 سالگی به بلوغ جسمی و فکری میرسند، و پسران در سن 15 سالگی؟ آیا قرآن یا پیامبر یا ائمه علیهم السلام سن خاصی را برای بلوغ مشخص کردهاند؟ قرآن در مورد بلوغ و مکلف شدن انسانها چه گفته است؟
یکی از کلماتی را که خدای تعالی در کتاب مجیدش در این خصوص بکار برده، «رشد» است. به یک آیه نگاه میکنیم؛
وَابْتَلُوا الْيتَامَى حَتَّى إِذَا بَلَغُوا النِّكَاحَ فَإِنْ آنَسْتُمْ مِنْهُمْ رُشْدًا فَادْفَعُوا إِلَيهِمْ أَمْوَالَهُمْ (نساء 6)
و بیازمایید یتیمان را (چه دختر یا پسر) تا آنگاه که رسیدند به مرحلۀ نکاح، پس اگر با رشد (جسمی و عقلی) ایشان مأنوس شدید پس مالهای ایشان را در اختیارشان بگزارید.
دو عبارت مفهومی بسیار مهم، در این آیه، مُثبِت مدعای ما است، اول؛ « بَلَغُوا النِّكَاحَ» است. یعنی تا نوجوانی به سن نکاح نرسد، از منظر خدای تعالی، بالغ محسوب نمیگردد، و نشانۀ رسیدن به حد نکاح، این است که طرفین، دختر و پسر، بتوانند تولید مثل کنند و انگیزه و احساس آن را هم داشته باشند.
دوم؛ «آنَسْتُمْ مِنْهُمْ رُشْدًا» یعنی با رشد عقلی و فکری آنها انس گرفته و خو کرده باشید. پس اگر یک یا چند بار متناوب، یک یا چند عمل متناسب با عقلانیت و رشد را در آنها دیدید، اما هنوز به حد انس و اطمینان نرسیدهاید، یعنی تواتر عمل عاقلانه را، که نشانۀ رشد عقلی است، در آنها ندیدهاید و با عقلانیت آنها مأنوس نشدهاید، نمیتوان آن را نشانۀ رشد تلقی کرد.
پس خدای علیم حکیم، در این آیه، رسیدن به حد نکاح و انس یافتن با رشد جوان را دو معیار اساسی برای سپردن مسؤولیت و اداء تکلیف معرفی کرده است.
علامه حکیم سید محمد جواد غروی، در رسالهیی که تحت عنوان «بلوغ پسران و دختران» تحریر نموده، میگوید:
«علاوه بر این، آیا دختر که باید بیش از پسر کسب نیرو کند، و قوای او از تمام جهات کامل گردد، تا توان حمل و رضاع و حضانت و تربیت فرزندان سالم و قوی را داشته باشد و نیروی جامعۀ فعال را تأمین نماید، اگر از نُه سالگی او را به روزه، حج و سائر فرائض، تکلیفِ الزامی کنیم، چه نیرویی بدست خواهد آورد؟ و آیا اندک نیرویی هم که دارد، در اثر تکالیف ایجابی، از دست نمیدهد؟» (مبانی حقوق، رسالۀ بلوغ، ص 584)
«ما به علماء اسلام از خاصه و عامه، اعلام مینماییم که برای برخی از مسائل، به نحوی که مشهور است، دلیل درستی از کتاب و سنت در دست نیست، بلکه در برخی از موارد، ادلّۀ شرعیه از کتاب و سنت قطعیه و دلائل عقلیه برخلاف مشهور قائم است. بناءبراین از فقهاء عظام مترصدیم که در این قبیل مسائل، مطالعة دقیق و مراجعۀ عمیق معمول دارند، تا حقایق و لبّ مطالب معلوم، و وحدت کلمه دربارۀ آنها تحقق یابد.»(مبانی حقوق، مقدمه رسالۀ بلوغ، ص567)
حال، با توجه به آیات کتاب و روایات قطعیه، و با عنایت به این اصل پزیرفته شده توسط عموم حکماء و علماء و فقهاء که؛ کلما حَکَمَ بِهِ الشرع، حَکَمَ بِهِ العقل، و کلما حَکَمَ بِهِ العقل، حَکَمَ بِهِ الشرع، هر آنچه را که شرع بر آن حکم نموده، عقل هم بر آن حکم نموده و هر آنچه را که عقل بر آن مهر تأیید زده، شرع هم بر آن مهر تأیید زده، الزام دختر 9 ساله برای گرفتن روزه چه حکمی میتواند داشته باشد؟
در میان شیعه به نحوی که مشهور است، سن بلوغ شرعی را برای دختران، 9 سال میدانند. آیت الله غروی در کتاب پیش گفته، به بررسی زمان بلوغ، بر اساس آیات کتاب مجید و نیز روایات متواتر و صحیح پرداخته است. او اینطور نتیجه میگیرد که؛ بر اساس آیات کتاب و نیز روایات صحیح، بلوغ شرعی، زمانی متحقق میگردد که بلوغ جسمی اتفاق افتد، و این دو از یکدیگر جدا نیستند و سن خاصی هم نمیتوان برای آن مشخص کرد. زیرا اختلاف در مناطق جغرافیایی، و نیز نوع تغذیه در کودکی و نوجوانی، و میراث خانوادگی، بر زمان پیدایی بلوغ جسمی اثرگزار است. بناءبراین، از دیدگاه شرع ـ قرآن و روایت ـ احتلام پسران و حائض شدن دختران، نشانۀ رسیدن و بلوغ جسمی آنها است و این زمانی است که دختر و پسر میتوانند به راحتی تولید مثل کنند. در این زمان است که انجام عبادات و تکالیف دینی و مراعات امور و شؤون اجتماعی بر انسان واجب میگردد، البته به شرط تحقق ضرورت دوم که بلوغ عقلی است، و گرنه انجام عبادات و تکالیف شرعی همچنان تمرینی باقی میمانند، زیرا، در شرع، عرف و قانون، بر غیر عاقل تکلیفی مترتب نمیگردد. روایت آن در پی میآید.
از دیگر مدارکی که آیت الله غروی بدان استناد میکند، آیه 58 سوره نور است که سه زمان را متذکر میگردد که در آن، زنان به طور کامل پوشیده نیستند و خدمتکاران خانه و اطفال نابالغ باید برای ورود، اذن دخول گیرند.
يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِيسْتَأْذِنْكُمُ الَّذِينَ مَلَكَتْ أَيمَانُكُمْ وَالَّذِينَ لَمْ يبْلُغُوا الْحُلُمَ مِنْكُمْ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ مِنْ قَبْلِ صَلاةِ الْفَجْرِ وَحِينَ تَضَعُونَ ثِيابَكُمْ مِنَ الظَّهِيرَةِ وَمِنْ بَعْدِ صَلاةِ الْعِشَاءِ ثَلاثُ عَوْرَاتٍ لَكُمْ لَيسَ عَلَيكُمْ وَلا عَلَيهِمْ جُنَاحٌ بَعْدَهُنَّ طَوَّافُونَ عَلَيكُمْ بَعْضُكُمْ عَلَى بَعْضٍ كَذَلِكَ يبَينُ اللَّهُ لَكُمُ الآياتِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ.
ای کسانی که ایمان آوردهاند، باید که اجازه گیرند از شما آنان که به پیمان در خانههای شمایند، و آنانکه به حد احتلام نرسیدهاند ـ از شما ـ (چه دختر باشند یا پسر) سه بار (در روز) یکی قبل از نماز پگاه و دوم وقتی که جامگان خود را از تن بنهید به هنگام میان روز، و سوم بعد از نماز عشاء. این سه، زمانِ برهنگی شما است. بر شما و نیز بر ایشان گناهی نیست بعد از این (سه وقت) که برگرد یکدیگر در چرخش باشید و آمد و شد کنید، این چنین روشن میسازد خدا نشانههایش را برای شما و خدا دانایی صاحب حکمت است.
بناءبراین پسران مُراهق، یعنی نوجوانانی که هنوز به حد احتلام نرسیدهاند، و همچنین خدمتکاران خانهها برای ورود به اطاقها، در سه وقت مذکور، باید اجازه بگیرند، و در غیر این اوقات، نیازی به اجازه گرفتن نیست. آیه 59 سوره نور هم اطفال را ـ از دختر و پسر ـ بعد از رسیدن به حد احتلام، از کسانی دانسته که باید برای داخل شدن در منزل اجازه بگیرند.
وَإِذَا بَلَغَ الأَطْفَالُ مِنْكُمُ الْحُلُمَ فَلْيسْتَأْذِنُوا كَمَا اسْتَأْذَنَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ كَذَلِكَ يبَينُ اللَّهُ لَكُمْ آياتِهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ.
و هرگاه اطفال شما ـ از دختر و پسر ـ به احتلام رسیدند پس باید که ـ برای ورود ـ اجازه بگیرند، همانگونه که کسان پیش از ایشان اجازه میگرفتند. اینچنین روشن میسازد خدا برای شما، نشانههایش را و خدا دانایی صاحب حکمت است.
در رسالۀ مذکور، برای اثبات این مدعاء، به احادیثی نیز استناد شده است، از جمله این حدیث از علی علیه السلام که فرموده:
اِنَّ القَلَمَ یُرفَعُ عَن ثَلاثَةٍ، عَنِ الصَّبِیِّ حتی یَحتَلِمُ، و عَنِ المَجنُونِ حتی یُفیقُ، و عن النائِمِ حتی یَستَیقِظُ.
قلم تکلیف از سه کس برداشته شده، از طفل ـ دختر یا پسر ـ تا وقتی که محتلم شود، از مجنون تا هنگامی که هوشیار گردد، و از شخص خواب تا وقتی که بیدار شود.[1]
و حدیث ابوبصیر از حضرت صادق علیه السلام است که فرمود:
عَلَی الصَّبِیِّ اذَا احتَلَم الصِّیامُ و عَلَی الجارِیَة اذا حاضَتِ الصِّیامُ
بر پسر روزه واجب میگردد آنگاه که محتلم شود، و بر دختر هنگامی روزه داشتن واجب است که حائض گردد.[2]
بناءبراین الزام دختر 9 ساله به انجام وظائف شرعیه، عسر و حرج است نه وسع و یسر! و نیز برخلاف آن دسته از آیات قرآن کریم است که میفرماید:
يُرِيدُ اللّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلاَ يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْر (بقره 185)
خدا برای شما آسانی میخواهد و برای شما سختی نمیخواهد. و نیز:
وَمَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ (حج 78)
و خدا ننهاده است بر شما در دین هیچ تنگنایی.
خدای عزوجل، در آغاز سورۀ مائده، پس از بیان چند حکم، از جمله چگونگی وضوء گرفتن، میفرماید:
... مَا يرِيدُ اللَّهُ لِيجْعَلَ عَلَيكُمْ مِنْ حَرَجٍ وَلَكِنْ يرِيدُ لِيطَهِّرَكُمْ... (مائده 6)
خدا نمیخواهد که بگزارد بر شما هیچ تنگنایی، بلکه میخواهد پاکیزهتان سازد.
شیخ صدوق به صَراحت میگوید:
«بلوغ پسر به احتلام، و بلوغ دختر به حیض تحقق مییابد، و قبل از آن عبادات پسر و دختر تمرینی و تأدیبی است نه واجب و تکلیفی»
نظر پزشکان
آیا روزه داری تهدیدی برای سلامتی کودکان و نوجوانان غیر بالغ است؟
پس از دوران شیرخوارگی، بیشترین میزان نیاز بدن به تغذیه درست و خواب کافی و سالم در سنین پایان کودکی و نوجوانی میباشد. در این سنین مقدار مواد مغذی مورد نیاز بدن گاه تا چند برابر نیاز یک فرد بالغ میرسد. هرگونه اختلال در دریافت انرژی و مواد مغذی و هرگونه تغییر در چرخه خواب و بیداری، ولو کوتاه مدت، می تواند آثار سوء بلند مدت بر روند رشد جسمی و سلامت بلوغ فرد بگزارد. این تأثیرات، بویژه در دختران، به دلیل شرایط ویژه بدنی، در سنین بلوغ و زودرس بودن آن، نسبت به پسران، بسیار چشمگیرتر است.
روزه داری، در سنین کودکی و نوجوانی، به دلایل متعدد، میتواند بر روند رشد کودکان و نوجوانان تأثیرات سوء بجای بگذارد. مهمترین این دلایل عبارتند از:
کاهش دریافت انرژی و مواد مغذی به دلیل کاهش تعداد وعده های غذائی روزانه در ایام روزه داری. در سنین کودکی و نوجوانی، که بدن در اوج نیاز به آنها است، میتواند باعث اختلال در رشد جسمی و نیز برهم خوردن روند بلوغ گردد. در این سنین است که رشد جهشی قد اتفاق میافتد که تعیین کننده قد نهایی فرد است، و مقدار نیاز بدن به مواد غذایی مانند؛ کلسیم، آهن، پروتئینها و کربوهیدرات و آب، به مراتب بیشتر از نیاز بدن افراد بالغ میباشد. کاهش دریافت انرژی و مواد مغذی و مایعات در ماه رمضان، بویژه در تابستان، که فرصت کافی برای دریافت همۀ مواد مورد نیاز بدن در فاصله زمانی کوتاه افطار تا سحر نمیباشد، میتواند عواقب جبران ناپذیری برای رشد و نمو نابالغ در پی داشته باشد.
از دیگر تأثیرات روزه داری، اختلال در چرخه خواب و بیداری به دلیل کاهش ساعت خواب ممتد در شبانه روز است، که این نیز به نوبۀ خود آثار سوء متعددی بر رشد و رسیدن نابالغ دارد. خوابیدن به مدت حداقل 6 تا 8 ساعت در شب، به صورت پیوسته و بدون انقطاع، برای رشد جسمی و روانی کودک و نوجوان ضروری است. اختلال در این چرخه، که تا مدتها پس از اتمام ماه رمضان نیز می تواند ادامه یابد، با مکانیسمهای مختلفی سلامت بلوغ فرد را در معرض تهدید قرار میدهد. اطلاع از این موضوع که کلیۀ فعالیتهای بدن، از جلمه سوخت و ساز انرژی، ترشح هورمونهای رشد، ترشح مواد درون ریز مورد نیاز برای بهبود عملکرد مغزی و روانی، از جمله تمرکز، حافظه، شادی و هورمونهای جنسی، همه و همه تحت تأثیر چرخه خواب و بیداری هستند، اهمیت اختلال در این چرخه در ایام کودکی و نوجوانی را آشکار میسازد.
اختلال در چرخه سوخت و ساز به دلیل عدم انطباق الگوی روزه داری با ریتم سیرکادین[3] از دیگر مکانیسمهای تأثیر روزه داری بر بدن کوک و نوجوان نابالغ غیر مکلف است. در ایام روزه داری دریافت انرژی در ساعات روشنایی روز متوقف می شود و به ساعات شب منتقل میگردد. در ساعات شب، چرخۀ سوخت و ساز بدن آمادگی دریافت انرژی و مواد مغذی و سوخت و ساز مناسب آن را ندارد. بناءبراین حتی در صورت دریافت انرژی و مواد غذایی معادل میزان نیاز روزانه، در ایام روزه داری، بدن قادر به سوخت و ساز صحیح آن نیست. خوردن در ساعات شب همچنین سیستم گوارشی را دستخوش ناراحتی می نماید. چرا که سیستم گوارشی تحت ریتم سیرکادین آمادگی هضم غذا در شب را ندارد و منجر به سوء هاضمه و اختلالات گوارشی در افراد نابالغ میگردد.
اختلال در عملکرد کلیه، به دلیل کاهش آب دریافتی بدن، در ایام روزه داری، خصوصاً در روزهای طولانی، از دیگر عوارض است برای کودکان و نوجوانان. چرا که مواد دفعی تولید شده در بدن نوجوان، به دلیل سوخت و ساز بالای بدن در این سنین، متناسب با کاهش دریافت مواد غذائی، کاهش نمییابد و بار اضافی بر کلیهها سوار میشود، و نیاز به نوشیدن فراوان مایعات جهت دفع مواد تولید شده ناشی از سوخت و ساز همچنان به قوت خود باقی است. کاهش آب دریافتی بدن، بویژه در روزهای گرم سال، زمینه ساز ابتلاء به فشار خون، سنگ کلیه، و سایر اختلالات کلیوی در آینده خواهد شد.
با توجه به تأیید دین مبین اسلام بر حفظ سلامت جسم و جان که امانتی است از جانب خداوند و در اختیار بشر قرار گرفته، خانوادههای مؤمن که خود را مکلف به انجام احکام درست شرع میدانند باید توجه داشته باشند که فقهاء عظام و علماء تفسیر، فتوی بر این ندادهاند که نوجوانان قبل از بلوغ جسمی کامل، مجبور به روزه داری، خصوصاً در روزهای طولانی و گرم شوند.
[1] - خصال صدوق/ وسائل، باب « اشتراط التکلیف بالوجوب و التحریم بالاحتلام.
[2] - تهذیب/ مقنع صدوق اول/ وافی، صوم، باب12، ص17، چاپ سنگی.
[3] - ریتم سیرکادین به ساعت بیولوژیک بدن اطلاق میشود. تنظیم کلیه فعالیتهای بدن تحت تأثیر این ساعت بیولوژیک میباشد. بهبود عملکرد مغز در ساعات روز، ترشح غدد درون ریز و هورمونهای رشد و بلوغ در شب، در سنین کودکی و نوجوانی، تحت تأثیر ریتم این ساعت اتفاق میافتد.