همۀ مترجمان قرآن به زبان فارسی و همۀ مفسران عرب و عجم، «طائف» را عذاب، عذاب سخت، عذاب سوزاننده، عذابی که میوهها را میریزد و یا میچیند، معنی کردهاند. و با این که گفتهاند بعضاً که «عذابی چرخنده» بوده، ولی باز هم به اصل معنی نرسیدهاند.
این چه عذابی است که میتواند چرخنده باشد جز «گردباد» و گردباد است که درختها ازجا برکند، و چنان محصول را از ریشه درآورد که گویا زمین را درو کردهاند. و اگر در «صریم» دقت بیشتری میکردند که فعیل به معنای مفعول است، و برخی هم مثل فخررازی این معنی را یکی از معانی دانسته ولی بدان قطعیت نداده، شاید بهتر به معنای «طائف = گردنده = گردباد» میرسیدند. و باز دقت نکردهاند که در همۀ لغات عرب لفظ «طوفان» از صیغۀ «طافَ یطوفُ» اخذ شده است که یکی از مصادر آن «طَوَفان» است، و «طوفان» باد شدید است که گاهی همراه با رگباری تند نیز میباشد. قاموس مینویسد: الطوفان: المطرُ الغالب و الماءُ الغالب یَغشی کلَّ شئٍ؛ ... و السیلُ المُغرِقِ و مهمتر، آن که مینویسد: مِن کلِّ شئٍ ما کان کثیراً مُطیفاً بالجماعة. از هرچیزی که بسیار باشد و برگرداگرد جماعتی چرخنده باشد و آنان را احاطه کند.
این معنی که «طائف» گردباد است را میتوان با استناد به آیات مشابه به اثبات رساند. در سورۀ الحاقه آیات 6 تا 8 فرموده:
وَأَمَّا عَادٌ فَأُهْلِكُوا بِرِيحٍ صَرْصَرٍ عَاتِيةٍ، سَخَّرَهَا عَلَيهِمْ سَبْعَ لَيالٍ وَثَمَانِيةَ أَيامٍ حُسُومًا فَتَرَى الْقَوْمَ فِيهَا صَرْعَى كَأَنَّهُمْ أَعْجَازُ نَخْلٍ خَاوِيةٍ، فَهَلْ تَرَى لَهُمْ مِنْ بَاقِيةٍ.
و اما قوم عاد پس هلاک ساخته شدند به «تندباد سردی درهم کوبنده»، فروگرفتشان بدان باد هفت شب و هشت روز، بیخبرکَن، پس مردمان را میبینی در آن (طوفان) بر زمین ریخته، بمانند تنه های نخل توخالی، پس آیا میبینی برای ایشان باقیماندهیی؟
و نیز در آیه 266 سورۀ بقره فرموده است:
أَيوَدُّ أَحَدُكُمْ أَنْ تَكُونَ لَهُ جَنَّةٌ مِنْ نَخِيلٍ وَأَعْنَابٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ لَهُ فِيهَا مِنْ كُلِّ الثَّمَرَاتِ وَأَصَابَهُ الْكِبَرُ وَلَهُ ذُرِّيةٌ ضُعَفَاءُ فَأَصَابَهَا إِعْصَارٌ فِيهِ نَارٌ فَاحْتَرَقَتْ كَذَلِكَ يبَينُ اللَّهُ لَكُمُ الْآياتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ.
آیا یکی از شما دوست دارد باغی برای او باشد از نخلها و رَزها که جاری باشد از زیر (درختانش) جویبارها، برای او است در آن (باغ) از همۀ میوهها، و (آنگاه) پیری بدو رسید، و او را فرزندانی است ناتوان، پس (به ناگاه) بدان (باغ) «گردبادی آتش زا» بزد پس (آن باغ) بسوخت، این چنین روشن میسازد خدا برای شما آیات را باشد که بیندیشید.
و اما در آیه 16 سورۀ فصلت باز هم در همین معنی آورده است که:
فَأَرْسَلْنَا عَلَيهِمْ رِيحًا صَرْصَرًا فِي أَيامٍ نَحِسَاتٍ لِنُذِيقَهُمْ عَذَابَ الْخِزْي فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَخْزَى وَهُمْ لَا يَنْصَرُونَ.
پس فرستادیم برایشان «تندبادی سرد» در روزهایی نحس تا بچشانیمشان عذاب خاری را در زندگی دنیا و هرآینه عذاب آخرت خارکنندهتر است و ایشان یاری نمیشوند.
و همچنین است در آیات 18 و 19 سورۀ قمر:
كَذَّبَتْ عَادٌ فَكَيفَ كَانَ عَذَابِي وَنُذُرِ، إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَيهِمْ رِيحًا صَرْصَرًا فِي يوْمِ نَحْسٍ مُسْتَمِرٍّ.
دروغ انگاشت قوم عاد پس چگونه بود عذاب من و بیم دادن من. همانا ما فرستادیم برایشان «تندبادی سرد» را در روز نحسی مستدام.
و باز در سورۀ ذاریات آیه 41 و 42 میفرماید:
وَفِي عَادٍ إِذْ أَرْسَلْنَا عَلَيهِمُ الرِّيحَ الْعَقِيمَ، مَا تَذَرُ مِنْ شَيءٍ أَتَتْ عَلَيهِ إِلَّا جَعَلَتْهُ كَالرَّمِيمِ.
و دربارۀ قوم عاد بیادآر آنگاه را که فرستادیم برایشان «باد بی زایش» را. هیچ چیز را واننهد که بر آن وَزید، جز آنکه همچون خاکِ نرمش ساخت.
و در همین معنی است آیات 116 و 117سورۀ آل عمران
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَنْ تُغْنِي عَنْهُمْ أَمْوَالُهُمْ وَلَا أَوْلَادُهُمْ مِنَ اللَّهِ شَيئًا وَأُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ، مَثَلُ مَا ينْفِقُونَ فِي هَذِهِ الْحَياةِ الدُّنْيا كَمَثَلِ رِيحٍ فِيهَا صِرٌّ أَصَابَتْ حَرْثَ قَوْمٍ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ فَأَهْلَكَتْهُ وَمَا ظَلَمَهُمُ اللَّهُ وَلَكِنْ أَنْفُسَهُمْ يظْلِمُونَ.
همانا کسانی که کافر شدهاند هیچ سودی نبخشد ایشان را مالهاشان و نه فرزندانشان در برابر خدا و هم اینان اصحاب آتشند که در آن جاویدانند.
مثَل آنچه خرج میکنند در این زندگانی دنیا بمانند «بادی است که در آن سرمای شدید باشد» و به کشتزار مردمی اصابت کرده که برخودهاشان ستم روا داشتهاند پس (آن باد سرد) این قوم (ستمکار) را نابود ساخت و خدا برایشان ستم روانداشته ولی ایشان خود بر خویش ستم میکنند.
و نیز آیه 18 سورۀ ابراهیم مقصد ما را روشنتر میسازد:
مَثَلُ الَّذِينَ كَفَرُوا بِرَبِّهِمْ أَعْمَالُهُمْ كَرَمَادٍ اشْتَدَّتْ بِهِ الرِّيحُ فِي يوْمٍ عَاصِفٍ لَا يقْدِرُونَ مِمَّا كَسَبُوا عَلَى شَيءٍ ذَلِكَ هُوَ الضَّلَالُ الْبَعِيدُ.
مثل آنان که به پروردگارشان کفر ورزیدند، اعمالشان بمانند خاکستری است که «باد» در آن پیچید در روزی طوفانی (و وزنده) هیچ توانی برآنچه بدست آوردهاند ندارند و همین است گمراهی عمیق (دور دست).
آیات 68 و 69 سورۀ اسراء هم میتواند مفسر و بیان آیات فوق باشد:
أَفَأَمِنْتُمْ أَنْ يَخْسِفَ بِكُمْ جَانِبَ الْبَرِّ أَوْ يُرْسِلَ عَلَيكُمْ حَاصِبًا ثُمَّ لَا تَجِدُوا لَكُمْ وَكِيلًا، أَمْ أَمِنْتُمْ أَنْ يُعِيدَكُمْ فِيهِ تَارَةً أُخْرَى فَيُرْسِلَ عَلَيكُمْ قَاصِفًا مِنَ الرِّيحِ فَيُغْرِقَكُمْ بِمَا كَفَرْتُمْ ثُمَّ لَا تَجِدُوا لَكُمْ عَلَينَا بِهِ تَبِيعًا.
پس آیا در امان شدید از اینکه (خدای تعالی) به دل زمین فروتان بَرد در ساحل خشکی، یا فرستد بر شما «طوفان شنی» را سپس نیابـید برای خود کارگزاری را، یا اینکه در امان شدید از اینکه بازتان گرداند (به دریا) دیگر بار، پس بفرستد بر شما «در هم کوبی از باد» پس غرقتان سازد به سبب کفری که ورزیدید، سپس نیابید برای خود در برابر ما یاوری که پشت کارتان گیرد.
حال به آیات 22 تا 25 سورۀ احقاف نگاه میکنیم:
قَالُوا أَجِئْتَنَا لِتَأْفِكَنَا عَنْ آلِهَتِنَا فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ. قَالَ إِنَّمَا الْعِلْمُ عِنْدَ اللَّهِ وَأُبَلِّغُكُمْ مَا أُرْسِلْتُ بِهِ وَلَكِنِّي أَرَاكُمْ قَوْمًا تَجْهَلُونَ. فَلَمَّا رَأَوْهُ عَارِضًا مُسْتَقْبِلَ أَوْدِيتِهِمْ قَالُوا هَذَا عَارِضٌ مُمْطِرُنَا بَلْ هُوَ مَا اسْتَعْجَلْتُمْ بِهِ رِيحٌ فِيهَا عَذَابٌ أَلِيمٌ. تُدَمِّرُ كُلَّ شَيءٍ بِأَمْرِ رَبِّهَا فَأَصْبَحُوا لَا يُرَى إِلَّا مَسَاكِنُهُمْ كَذَلِكَ نَجْزِي الْقَوْمَ الْمُجْرِمِينَ.
گفتند (ای هود) آیا آمدهای تا ما را بازداری از معبودانمان؟ پس بیاور آنچه را (از عذاب) که به ما وعده میدهی اگر از راستگویان بودهای. گفت دانش (این کار) نزد خداوند است و من به شما ابلاغ میکنم آنچه را که بدان فرستاده شدهام، اما همانا من شما را میبینم که قومی هستید که نادانی میکنید.
پس همین که (در افق) ابری را دیدند که روی آورنده به وادی هاشان میباشد، گفتند این ابری است بارنده بر ما (هود گفت) بلکه این همان (عذابی) است که بدان شتاب داشتید، «بادی» است که در آن عذابی دردناک است. ویران میسازد همه چیز را به فرمان پروردگارش. پس چنان گشتند که دیگر دیده نشوند جز مسکنهاشان، این چنین سزا میدهیم قوم مجرمان را.
به دو آیۀ دیگر میتوان استناد کرد تا مطلب به خوبی تبیین گردد که «طائف»، در آیۀ مورد بحث، به معنای «گردباد» است. یکی آیه 133 سورۀ اعراف است که میفرماید:
فَأَرْسَلْنَا عَلَيهِمُ الطُّوفَانَ وَالْجَرَادَ وَالْقُمَّلَ وَالضَّفَادِعَ وَالدَّمَ آياتٍ مُفَصَّلَاتٍ فَاسْتَكْبَرُوا وَكَانُوا قَوْمًا مُجْرِمِينَ.
پس فرستادیم برایشان «طوفان» را و ملخ را و انواع حشرات را (از موریانه تا شپش) و غوکها را و خون دماغ (ناشی از بعضی از بیمارها) را که همه نشانههای گویایی هستند، پس بازهم استکبار نمودند و قومی بزهکار بودند.
رشید رضا در تفسیر المنار، در ذیل آیه، مجلد نهم، صفحه 89، در معنای طوفان مینویسد:
فَاَمَّا الطُوفانُ فَمَعناهُ فِی اللُغةِ ما طافَ بِالشَیئِ و غَشِیَهُ و غَلَبَ فِی الطوفانِ الماءُ، سواءٌ کانَ منَ السّماءِ اوِ الاَرضِ، و کذا کلُّ ما یَنزِلُ مِنَ السّماءِ بِکَثرَةٍ تُغَشِّی الارضَ.
پس اما «طوفان» معنایش در لغت هرچیزی است که بر گِرد چیز دیگر طواف کند و بگردد و آن را فرو پوشاند، و معمولاً در «طوفان» آب غلبه دارد. چه از آسمان باشد یا از زمین، و همچنین است هرچیزی که به فراوانی از آسمان فروریزد و زمین را بپوشاند.
در ترجمه و خلاصۀ تفسیر منهج الصادقین در معنای طوفان مینویسد:
هرآن چیزی است که طوف کند مواضع و اماکن و همۀ آن را فرا گیرد.
حال به دو آیه از سورۀ عنکبوت نگاه میکنیم؛
وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ فَلَبِثَ فِيهِمْ أَلْفَ سَنَةٍ إِلَّا خَمْسِينَ عَامًا فَأَخَذَهُمُ الطُّوفَانُ وَهُمْ ظَالِمُونَ، فَأَنْجَينَاهُ وَأَصْحَابَ السَّفِينَةِ وَجَعَلْنَاهَا آيةً لِلْعَالَمِينَ. (14 و 15)
و هرآینه فرستادیم نوح را به سوی مردمانش، پس درنگ کرد در میان ایشان هزار سال جز پنجاه سال، پس فروگرفتشان «طوفان» درحالیکه ستمگران (بودند). پس او را نجات دادیم و نیز کشتی سواران را، و بنهادیمش نشانهیی برای جهانیان.
و اما در پایان، شایان ذکر است که در میان تمام ترجمههای فارسی، تفسیر سورآبادی به تصحیح سعیدی سیرجانی، ذیل آیۀ 19 سورۀ قلم مینویسد:
بگردید بر گِرد آن (باغ) گردندهیی از خدای تو و ایشان خفتگان بودند که آن «تَفَّ باد و صاعقه درآمد در باغ».
«تفّ» شدت حرارت است و «صاعقه» برق زدن ناشی از برخورد دو ابر. این تنها ترجمهیی است که اشارتی دارد به سوزانندگی باد، و داغی آن که همراه با صاعقه هم هست.
این چه عذابی است که میتواند چرخنده باشد جز «گردباد» و گردباد است که درختها ازجا برکند، و چنان محصول را از ریشه درآورد که گویا زمین را درو کردهاند. و اگر در «صریم» دقت بیشتری میکردند که فعیل به معنای مفعول است، و برخی هم مثل فخررازی این معنی را یکی از معانی دانسته ولی بدان قطعیت نداده، شاید بهتر به معنای «طائف = گردنده = گردباد» میرسیدند. و باز دقت نکردهاند که در همۀ لغات عرب لفظ «طوفان» از صیغۀ «طافَ یطوفُ» اخذ شده است که یکی از مصادر آن «طَوَفان» است، و «طوفان» باد شدید است که گاهی همراه با رگباری تند نیز میباشد. قاموس مینویسد: الطوفان: المطرُ الغالب و الماءُ الغالب یَغشی کلَّ شئٍ؛ ... و السیلُ المُغرِقِ و مهمتر، آن که مینویسد: مِن کلِّ شئٍ ما کان کثیراً مُطیفاً بالجماعة. از هرچیزی که بسیار باشد و برگرداگرد جماعتی چرخنده باشد و آنان را احاطه کند.
این معنی که «طائف» گردباد است را میتوان با استناد به آیات مشابه به اثبات رساند. در سورۀ الحاقه آیات 6 تا 8 فرموده:
وَأَمَّا عَادٌ فَأُهْلِكُوا بِرِيحٍ صَرْصَرٍ عَاتِيةٍ، سَخَّرَهَا عَلَيهِمْ سَبْعَ لَيالٍ وَثَمَانِيةَ أَيامٍ حُسُومًا فَتَرَى الْقَوْمَ فِيهَا صَرْعَى كَأَنَّهُمْ أَعْجَازُ نَخْلٍ خَاوِيةٍ، فَهَلْ تَرَى لَهُمْ مِنْ بَاقِيةٍ.
و اما قوم عاد پس هلاک ساخته شدند به «تندباد سردی درهم کوبنده»، فروگرفتشان بدان باد هفت شب و هشت روز، بیخبرکَن، پس مردمان را میبینی در آن (طوفان) بر زمین ریخته، بمانند تنه های نخل توخالی، پس آیا میبینی برای ایشان باقیماندهیی؟
و نیز در آیه 266 سورۀ بقره فرموده است:
أَيوَدُّ أَحَدُكُمْ أَنْ تَكُونَ لَهُ جَنَّةٌ مِنْ نَخِيلٍ وَأَعْنَابٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ لَهُ فِيهَا مِنْ كُلِّ الثَّمَرَاتِ وَأَصَابَهُ الْكِبَرُ وَلَهُ ذُرِّيةٌ ضُعَفَاءُ فَأَصَابَهَا إِعْصَارٌ فِيهِ نَارٌ فَاحْتَرَقَتْ كَذَلِكَ يبَينُ اللَّهُ لَكُمُ الْآياتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ.
آیا یکی از شما دوست دارد باغی برای او باشد از نخلها و رَزها که جاری باشد از زیر (درختانش) جویبارها، برای او است در آن (باغ) از همۀ میوهها، و (آنگاه) پیری بدو رسید، و او را فرزندانی است ناتوان، پس (به ناگاه) بدان (باغ) «گردبادی آتش زا» بزد پس (آن باغ) بسوخت، این چنین روشن میسازد خدا برای شما آیات را باشد که بیندیشید.
و اما در آیه 16 سورۀ فصلت باز هم در همین معنی آورده است که:
فَأَرْسَلْنَا عَلَيهِمْ رِيحًا صَرْصَرًا فِي أَيامٍ نَحِسَاتٍ لِنُذِيقَهُمْ عَذَابَ الْخِزْي فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَخْزَى وَهُمْ لَا يَنْصَرُونَ.
پس فرستادیم برایشان «تندبادی سرد» در روزهایی نحس تا بچشانیمشان عذاب خاری را در زندگی دنیا و هرآینه عذاب آخرت خارکنندهتر است و ایشان یاری نمیشوند.
و همچنین است در آیات 18 و 19 سورۀ قمر:
كَذَّبَتْ عَادٌ فَكَيفَ كَانَ عَذَابِي وَنُذُرِ، إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَيهِمْ رِيحًا صَرْصَرًا فِي يوْمِ نَحْسٍ مُسْتَمِرٍّ.
دروغ انگاشت قوم عاد پس چگونه بود عذاب من و بیم دادن من. همانا ما فرستادیم برایشان «تندبادی سرد» را در روز نحسی مستدام.
و باز در سورۀ ذاریات آیه 41 و 42 میفرماید:
وَفِي عَادٍ إِذْ أَرْسَلْنَا عَلَيهِمُ الرِّيحَ الْعَقِيمَ، مَا تَذَرُ مِنْ شَيءٍ أَتَتْ عَلَيهِ إِلَّا جَعَلَتْهُ كَالرَّمِيمِ.
و دربارۀ قوم عاد بیادآر آنگاه را که فرستادیم برایشان «باد بی زایش» را. هیچ چیز را واننهد که بر آن وَزید، جز آنکه همچون خاکِ نرمش ساخت.
و در همین معنی است آیات 116 و 117سورۀ آل عمران
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَنْ تُغْنِي عَنْهُمْ أَمْوَالُهُمْ وَلَا أَوْلَادُهُمْ مِنَ اللَّهِ شَيئًا وَأُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ، مَثَلُ مَا ينْفِقُونَ فِي هَذِهِ الْحَياةِ الدُّنْيا كَمَثَلِ رِيحٍ فِيهَا صِرٌّ أَصَابَتْ حَرْثَ قَوْمٍ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ فَأَهْلَكَتْهُ وَمَا ظَلَمَهُمُ اللَّهُ وَلَكِنْ أَنْفُسَهُمْ يظْلِمُونَ.
همانا کسانی که کافر شدهاند هیچ سودی نبخشد ایشان را مالهاشان و نه فرزندانشان در برابر خدا و هم اینان اصحاب آتشند که در آن جاویدانند.
مثَل آنچه خرج میکنند در این زندگانی دنیا بمانند «بادی است که در آن سرمای شدید باشد» و به کشتزار مردمی اصابت کرده که برخودهاشان ستم روا داشتهاند پس (آن باد سرد) این قوم (ستمکار) را نابود ساخت و خدا برایشان ستم روانداشته ولی ایشان خود بر خویش ستم میکنند.
و نیز آیه 18 سورۀ ابراهیم مقصد ما را روشنتر میسازد:
مَثَلُ الَّذِينَ كَفَرُوا بِرَبِّهِمْ أَعْمَالُهُمْ كَرَمَادٍ اشْتَدَّتْ بِهِ الرِّيحُ فِي يوْمٍ عَاصِفٍ لَا يقْدِرُونَ مِمَّا كَسَبُوا عَلَى شَيءٍ ذَلِكَ هُوَ الضَّلَالُ الْبَعِيدُ.
مثل آنان که به پروردگارشان کفر ورزیدند، اعمالشان بمانند خاکستری است که «باد» در آن پیچید در روزی طوفانی (و وزنده) هیچ توانی برآنچه بدست آوردهاند ندارند و همین است گمراهی عمیق (دور دست).
آیات 68 و 69 سورۀ اسراء هم میتواند مفسر و بیان آیات فوق باشد:
أَفَأَمِنْتُمْ أَنْ يَخْسِفَ بِكُمْ جَانِبَ الْبَرِّ أَوْ يُرْسِلَ عَلَيكُمْ حَاصِبًا ثُمَّ لَا تَجِدُوا لَكُمْ وَكِيلًا، أَمْ أَمِنْتُمْ أَنْ يُعِيدَكُمْ فِيهِ تَارَةً أُخْرَى فَيُرْسِلَ عَلَيكُمْ قَاصِفًا مِنَ الرِّيحِ فَيُغْرِقَكُمْ بِمَا كَفَرْتُمْ ثُمَّ لَا تَجِدُوا لَكُمْ عَلَينَا بِهِ تَبِيعًا.
پس آیا در امان شدید از اینکه (خدای تعالی) به دل زمین فروتان بَرد در ساحل خشکی، یا فرستد بر شما «طوفان شنی» را سپس نیابـید برای خود کارگزاری را، یا اینکه در امان شدید از اینکه بازتان گرداند (به دریا) دیگر بار، پس بفرستد بر شما «در هم کوبی از باد» پس غرقتان سازد به سبب کفری که ورزیدید، سپس نیابید برای خود در برابر ما یاوری که پشت کارتان گیرد.
حال به آیات 22 تا 25 سورۀ احقاف نگاه میکنیم:
قَالُوا أَجِئْتَنَا لِتَأْفِكَنَا عَنْ آلِهَتِنَا فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ. قَالَ إِنَّمَا الْعِلْمُ عِنْدَ اللَّهِ وَأُبَلِّغُكُمْ مَا أُرْسِلْتُ بِهِ وَلَكِنِّي أَرَاكُمْ قَوْمًا تَجْهَلُونَ. فَلَمَّا رَأَوْهُ عَارِضًا مُسْتَقْبِلَ أَوْدِيتِهِمْ قَالُوا هَذَا عَارِضٌ مُمْطِرُنَا بَلْ هُوَ مَا اسْتَعْجَلْتُمْ بِهِ رِيحٌ فِيهَا عَذَابٌ أَلِيمٌ. تُدَمِّرُ كُلَّ شَيءٍ بِأَمْرِ رَبِّهَا فَأَصْبَحُوا لَا يُرَى إِلَّا مَسَاكِنُهُمْ كَذَلِكَ نَجْزِي الْقَوْمَ الْمُجْرِمِينَ.
گفتند (ای هود) آیا آمدهای تا ما را بازداری از معبودانمان؟ پس بیاور آنچه را (از عذاب) که به ما وعده میدهی اگر از راستگویان بودهای. گفت دانش (این کار) نزد خداوند است و من به شما ابلاغ میکنم آنچه را که بدان فرستاده شدهام، اما همانا من شما را میبینم که قومی هستید که نادانی میکنید.
پس همین که (در افق) ابری را دیدند که روی آورنده به وادی هاشان میباشد، گفتند این ابری است بارنده بر ما (هود گفت) بلکه این همان (عذابی) است که بدان شتاب داشتید، «بادی» است که در آن عذابی دردناک است. ویران میسازد همه چیز را به فرمان پروردگارش. پس چنان گشتند که دیگر دیده نشوند جز مسکنهاشان، این چنین سزا میدهیم قوم مجرمان را.
به دو آیۀ دیگر میتوان استناد کرد تا مطلب به خوبی تبیین گردد که «طائف»، در آیۀ مورد بحث، به معنای «گردباد» است. یکی آیه 133 سورۀ اعراف است که میفرماید:
فَأَرْسَلْنَا عَلَيهِمُ الطُّوفَانَ وَالْجَرَادَ وَالْقُمَّلَ وَالضَّفَادِعَ وَالدَّمَ آياتٍ مُفَصَّلَاتٍ فَاسْتَكْبَرُوا وَكَانُوا قَوْمًا مُجْرِمِينَ.
پس فرستادیم برایشان «طوفان» را و ملخ را و انواع حشرات را (از موریانه تا شپش) و غوکها را و خون دماغ (ناشی از بعضی از بیمارها) را که همه نشانههای گویایی هستند، پس بازهم استکبار نمودند و قومی بزهکار بودند.
رشید رضا در تفسیر المنار، در ذیل آیه، مجلد نهم، صفحه 89، در معنای طوفان مینویسد:
فَاَمَّا الطُوفانُ فَمَعناهُ فِی اللُغةِ ما طافَ بِالشَیئِ و غَشِیَهُ و غَلَبَ فِی الطوفانِ الماءُ، سواءٌ کانَ منَ السّماءِ اوِ الاَرضِ، و کذا کلُّ ما یَنزِلُ مِنَ السّماءِ بِکَثرَةٍ تُغَشِّی الارضَ.
پس اما «طوفان» معنایش در لغت هرچیزی است که بر گِرد چیز دیگر طواف کند و بگردد و آن را فرو پوشاند، و معمولاً در «طوفان» آب غلبه دارد. چه از آسمان باشد یا از زمین، و همچنین است هرچیزی که به فراوانی از آسمان فروریزد و زمین را بپوشاند.
در ترجمه و خلاصۀ تفسیر منهج الصادقین در معنای طوفان مینویسد:
هرآن چیزی است که طوف کند مواضع و اماکن و همۀ آن را فرا گیرد.
حال به دو آیه از سورۀ عنکبوت نگاه میکنیم؛
وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ فَلَبِثَ فِيهِمْ أَلْفَ سَنَةٍ إِلَّا خَمْسِينَ عَامًا فَأَخَذَهُمُ الطُّوفَانُ وَهُمْ ظَالِمُونَ، فَأَنْجَينَاهُ وَأَصْحَابَ السَّفِينَةِ وَجَعَلْنَاهَا آيةً لِلْعَالَمِينَ. (14 و 15)
و هرآینه فرستادیم نوح را به سوی مردمانش، پس درنگ کرد در میان ایشان هزار سال جز پنجاه سال، پس فروگرفتشان «طوفان» درحالیکه ستمگران (بودند). پس او را نجات دادیم و نیز کشتی سواران را، و بنهادیمش نشانهیی برای جهانیان.
و اما در پایان، شایان ذکر است که در میان تمام ترجمههای فارسی، تفسیر سورآبادی به تصحیح سعیدی سیرجانی، ذیل آیۀ 19 سورۀ قلم مینویسد:
بگردید بر گِرد آن (باغ) گردندهیی از خدای تو و ایشان خفتگان بودند که آن «تَفَّ باد و صاعقه درآمد در باغ».
«تفّ» شدت حرارت است و «صاعقه» برق زدن ناشی از برخورد دو ابر. این تنها ترجمهیی است که اشارتی دارد به سوزانندگی باد، و داغی آن که همراه با صاعقه هم هست.