نظر به پرسشهایی که در باب احکام روزهداری مکرراً مطرح شده، خلاصهیی کاربردی از قواعد حاکم بر ماه مبارک رَمَضان، مبتنی بر نظرات آیت الله سید محمد جواد غروی گرد آمده است، که ذیلاً از نظر میگزرد.
در خصوص روزه داشتن در ایام ماه مبارک رَمَضان، حکیم سید محمد جواد غروی، فتاوایی منطبق با آیات قرآن مجید دارد. وی بر این نظر است که هیچ آیهیی آیۀ دیگر را نسخ نمیکند، وگرنه علم خدا مخدوش است، پس در هرحالتی از حالات، و در هرامری از امور، انسان مؤمن باید به آیهیی از آیات تمسک جوید. بر این اساس، احکامی که در ادامه میخوانید، از متن کتاب الهی استخراج شده و بر آن منطبق است.
• آیۀ 183 سورۀ بقره، روزهداری را بر مؤمنان واجب میشمارد.
• آیۀ 183 سورۀ بقره، روزهداری را بر مؤمنان واجب میشمارد.
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا | آی! ای کسانی که ایمان آوردهاند! |
كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ | واجب آمد بر شمایان روزه داشتن |
كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ | همچنان که واجب آمد بر کسان پیش از شما |
و متذکر میگردد که هدف غایی از روزه داشتن، وصول به پرهیزگاری است.
لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ | باشد که شمایان پرهیزگار شوید (از نافرمانی خدای) |
پس اگر امر تقوی در پی روزه داشتن محقق نگشت، شخص صائم کاری جز گرسنگی خوردن نکرده است!
• آیۀ 184 بقره، دو نکته را در خصوص روزهداری متذکر میگردد:
اولاً؛ دو گروه از افراد، باید روزهای دیگری غیر از ماه رمضان روزه بدارند: کسانی که مریض هستند و کسانی که در سفرند و حکم مسافر بر آنها صدق میکند. (ممکن است کسی در سفر باشد، ولی در امر روزه داشتن ـ و نه البته نماز ـ حکم مسافر به او صادق نباشد.)
• آیۀ 184 بقره، دو نکته را در خصوص روزهداری متذکر میگردد:
اولاً؛ دو گروه از افراد، باید روزهای دیگری غیر از ماه رمضان روزه بدارند: کسانی که مریض هستند و کسانی که در سفرند و حکم مسافر بر آنها صدق میکند. (ممکن است کسی در سفر باشد، ولی در امر روزه داشتن ـ و نه البته نماز ـ حکم مسافر به او صادق نباشد.)
فَمَن كَانَ مِنكُم مَّرِيضًا | پس هرکس که بود از شمایان بیمار |
أَوْ عَلَىٰ سَفَرٍ | یا بر سفر |
فَعِدَّةٌ مِّنْ أَيَّامٍ أُخَرَ | پس چندی از روزهای دگر |
علیرغم نظر برخی از متأخرین، مثل مرحوم آیت الله صادقی تهرانی که گفتهاند: «امروز، به جهت سهولت در سفر و وجود امکانات برای مسافر، کسی مصداق مسافر نیست» حکیم غروی، مانند اکثر فقهاء، نماز مسافر را شکسته و روزۀ او را ساقط میداند. و با توجه به آیات عدیده (مثل 185 بقره / 17، 22، 32 و 40 قمر / 8 اعلی / 6 مائده / 78 حج / 61 نور / 17 فتح / 38 احزاب) میگوید علت غایی هرحکم ایجاد سهولت و سلامت در حیات انسان مؤمن است. پس با عنایت به اینکه همۀ آیات کتاب، بی ناسخ و منسوخ، صادر از علیم حکیم قدیر است، نباید به دلخواه انسان مؤمن، دستخوشِ تبدیل و تحول شود، تا جامعۀ ایمانی و مؤمنانِ به نبیّ خاتم، به طور نسبی، به وحدت نظر و عمل برسند. علامه غروی در پاسخ به صادقی تهرانی میگوید: مسافرتهای قدیم، گرچه سختی و خستگی داشت، ولی زمان هم داشت. اما امروز هم خستگی دارد و هم سختی و هم محدودیت زمانی. جابجایی وسائل از خانه به تاکسی، از تاکسی به اتوبوس یا هواپیما، آن هم در زمانی محدود و کاملاً تنگ و معین شده. مثلاً در یک فرودگاه برای جابجایی از یک هواپیما به هواپیمایی دیگر، گاهی فقط بین ده دقیقه تا ربع ساعت وقت است، و همین فرصت است نیز برای اقامۀ نماز! اما در قدیم، قافله در یک کاروانسرا رحل اقامت میافکند و مسافران حداقل چند ساعت و گاهی تا دو روز میماندند و تا همه گرد نمیآمدند، قافله حرکت نمیکرد.
گزشته از این، حکم نماز و روزه از هم جدا است، زیرا احکام دین قیاسی نیست، باز هم بر طبق آیات کتاب، که نماز را کلاً از زن حائض ساقط میداند، بدون قضاء، ولی روزه داشتن را به قضاء یا کفاره، بر او واجب ساخته، پس قیاس بین دو حکم منتفی است. بر این پایه اگر در سفر، برای کسی روزه نداشتن عُسر است و حَرَج، پس میتواند روزه بدارد. و اگر روزه داشتن سخت است، پس نباید روزه بگیرد. چون روزه داشتن، یک امر فردی و پوشیده است و نیازی به ابراز ندارد. اما نماز یک امر اجتماعی است و حتی المقدور باید به جَماعت برگزار گردد، چه در مسجد یا در خانه. بناءبراین مسافر بودن یا نبودنِ شخص در میان جمع، ظاهر میگردد، و باید چنین شود، تا مسلمانانی که در حَضَرند از حالات و نیازهای مسافر بپرسند و نیز از شهری که آمده، تا از اوضاع و احوال مردمان آن باخبر شوند. همین مسافر میتواند، در صورت وسعت وقت، دو رکعت بعد را به امام اقتداء کند، گویا که چهار رکعت اقامه کرده، ولی مسافر بودن خود را هم اعلام کرده است. اما همین مسافر، اگر در جمع مسلمانان نبود، و نمازش را فُرادی اقامه کرد و تمام خواند، باز هم به تناسب زمان و مکان، حتماً مورد مؤاخذه الهی نخواهد بود. مضافاً بر اینکه نماز دارای یک بازۀ زمانی معین و محدود است و خارج از آن قضاء میگردد، ولی زمان روزه مُوَسَّع است، به طوری که اگر روزهدار سحری نخورَد و یا افطار او به تأخیر افتد و یا روزۀ وصال بگیرد، عبادت او صحیح است.
ثانياً ؛ گروه دیگر «الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ» هستند، که جزو بیماران محسوب نمیگردند، زیرا از نظر جسمی سالمند و دارویی نیز مصرف نمیکنند، ولی به طاقتفرسایی و تحمل سختی و رنج فراوان، روزۀ خود را بپایان میبرند، و امکان اصابت خسارتهای جبرانناپزیر یا بدعاقبت به جسم و حتی روح و روان ایشان وجود دارد.
دختران نه ساله هم از این قاعده مستثنی نیستند. چون بلوغ دختران و پسران به حائض شدن و احتلام است نه به سن معین، و هر یک از آنها در زمان خاص خود به بلوغ میرسند. بناءبراین وادار کردن دختران به روزه داشتن در نه سالگی، خِلاف آیات کتاب و سنت قطعیۀ رسول اکرم صلي الله عليه و آله و سلم و نیز مغایر با عرف مسلّم بشری است.
(کتاب مبانی حقوق در اسلام، رسالۀ بلوغ، سید محمد جواد غروی.
و نیز دو مقاله منتشر شده در پایگاه اینترنتی ارباب حکمت: تکلیف دختران و پسران نابالغ به روزهداری! / الزام دختر 9 ساله به انجام وظائف شرعیه، عُسر و حَرَج است نه وُسع و یُسر!)
از جمله دیگر مصادیق «يُطِيقُونَهُ» کسی است که با روزه گرفتن چنان ناتوان گردد که مجبور شود کار خود را تعطیل، یا زمان آن را کاهش دهد، و به این سبب به معاش خانوادۀ خود آسیب رساند، اگر بتواند با نوشیدن یک یا دو لیوان آب، یا با خوردن چند لقمه نان، یا مثلاً یک یا دو قطعه نان شیرینی، یا دو سه دانه خرما، روزه را بپایان رساند، چون نیت او روزه داشتن بوده، نزد خدای رحمان رحیم، در عِداد روزهداران محسوب است و نه روزهخواران و عبادت او مقبول درگاه حق است، به شرط آنکه به همین اندازه بسنده کند تا حالت روزهداری در او باقی بماند، نه آنکه به دلیل نوشیدن جرعهیی آب یا خوردن لقمهیی نان، روزۀ خود را باطل پنداشته، اقدام به خورد و خوراک روزهای معمول نماید. و پسندیدهتر آنکه اگر توان مالی دارد، طبق آیه، فدیۀ روزۀ خود را بدهد.
اما گاه صائم در هرشرایطی که روزه بگیرد، چه زمستان باشد یا تابستان، طاقتش طاق و دچار عوارضی میگردد از قبیل؛ بیحالی، بیحسی، ناتوانی در حرکت، و یا بیهوش شدن، پس اگر با هیچ یک از تمهیدات مذکور نتوانست روزه را بپایان برد، باز هم در عِداد «بیطاقتان» محسوب است که آیۀ شریفه راه چارهیی برای ایشان مقرر داشته است:
گزشته از این، حکم نماز و روزه از هم جدا است، زیرا احکام دین قیاسی نیست، باز هم بر طبق آیات کتاب، که نماز را کلاً از زن حائض ساقط میداند، بدون قضاء، ولی روزه داشتن را به قضاء یا کفاره، بر او واجب ساخته، پس قیاس بین دو حکم منتفی است. بر این پایه اگر در سفر، برای کسی روزه نداشتن عُسر است و حَرَج، پس میتواند روزه بدارد. و اگر روزه داشتن سخت است، پس نباید روزه بگیرد. چون روزه داشتن، یک امر فردی و پوشیده است و نیازی به ابراز ندارد. اما نماز یک امر اجتماعی است و حتی المقدور باید به جَماعت برگزار گردد، چه در مسجد یا در خانه. بناءبراین مسافر بودن یا نبودنِ شخص در میان جمع، ظاهر میگردد، و باید چنین شود، تا مسلمانانی که در حَضَرند از حالات و نیازهای مسافر بپرسند و نیز از شهری که آمده، تا از اوضاع و احوال مردمان آن باخبر شوند. همین مسافر میتواند، در صورت وسعت وقت، دو رکعت بعد را به امام اقتداء کند، گویا که چهار رکعت اقامه کرده، ولی مسافر بودن خود را هم اعلام کرده است. اما همین مسافر، اگر در جمع مسلمانان نبود، و نمازش را فُرادی اقامه کرد و تمام خواند، باز هم به تناسب زمان و مکان، حتماً مورد مؤاخذه الهی نخواهد بود. مضافاً بر اینکه نماز دارای یک بازۀ زمانی معین و محدود است و خارج از آن قضاء میگردد، ولی زمان روزه مُوَسَّع است، به طوری که اگر روزهدار سحری نخورَد و یا افطار او به تأخیر افتد و یا روزۀ وصال بگیرد، عبادت او صحیح است.
ثانياً ؛ گروه دیگر «الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ» هستند، که جزو بیماران محسوب نمیگردند، زیرا از نظر جسمی سالمند و دارویی نیز مصرف نمیکنند، ولی به طاقتفرسایی و تحمل سختی و رنج فراوان، روزۀ خود را بپایان میبرند، و امکان اصابت خسارتهای جبرانناپزیر یا بدعاقبت به جسم و حتی روح و روان ایشان وجود دارد.
دختران نه ساله هم از این قاعده مستثنی نیستند. چون بلوغ دختران و پسران به حائض شدن و احتلام است نه به سن معین، و هر یک از آنها در زمان خاص خود به بلوغ میرسند. بناءبراین وادار کردن دختران به روزه داشتن در نه سالگی، خِلاف آیات کتاب و سنت قطعیۀ رسول اکرم صلي الله عليه و آله و سلم و نیز مغایر با عرف مسلّم بشری است.
(کتاب مبانی حقوق در اسلام، رسالۀ بلوغ، سید محمد جواد غروی.
و نیز دو مقاله منتشر شده در پایگاه اینترنتی ارباب حکمت: تکلیف دختران و پسران نابالغ به روزهداری! / الزام دختر 9 ساله به انجام وظائف شرعیه، عُسر و حَرَج است نه وُسع و یُسر!)
از جمله دیگر مصادیق «يُطِيقُونَهُ» کسی است که با روزه گرفتن چنان ناتوان گردد که مجبور شود کار خود را تعطیل، یا زمان آن را کاهش دهد، و به این سبب به معاش خانوادۀ خود آسیب رساند، اگر بتواند با نوشیدن یک یا دو لیوان آب، یا با خوردن چند لقمه نان، یا مثلاً یک یا دو قطعه نان شیرینی، یا دو سه دانه خرما، روزه را بپایان رساند، چون نیت او روزه داشتن بوده، نزد خدای رحمان رحیم، در عِداد روزهداران محسوب است و نه روزهخواران و عبادت او مقبول درگاه حق است، به شرط آنکه به همین اندازه بسنده کند تا حالت روزهداری در او باقی بماند، نه آنکه به دلیل نوشیدن جرعهیی آب یا خوردن لقمهیی نان، روزۀ خود را باطل پنداشته، اقدام به خورد و خوراک روزهای معمول نماید. و پسندیدهتر آنکه اگر توان مالی دارد، طبق آیه، فدیۀ روزۀ خود را بدهد.
اما گاه صائم در هرشرایطی که روزه بگیرد، چه زمستان باشد یا تابستان، طاقتش طاق و دچار عوارضی میگردد از قبیل؛ بیحالی، بیحسی، ناتوانی در حرکت، و یا بیهوش شدن، پس اگر با هیچ یک از تمهیدات مذکور نتوانست روزه را بپایان برد، باز هم در عِداد «بیطاقتان» محسوب است که آیۀ شریفه راه چارهیی برای ایشان مقرر داشته است:
وَعَلَى الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ | و بر آنان که به طاقتفرساییش گیرند (روزه را) |
فِدْيَةٌ طَعَامُ مِسْكِينٍ | فدیهیی است (به قدر) خوراک یک مسکین |
این کسان باید تاوانی به اندازۀ خوراک یک مسکین پرداخت نمایند و این «فِدْيَه» همان کفارۀ روزه است، و هرشخص میتواند به هرکس از آشنایان، دوستان، خویشان و اطرافیان که میشناسد و از نیازمندانند، تقدیم کند. به ازاء هر روز باید یک فدیه بدهد تا رمضان سال بعد. اگر میداند که در طول سال میتواند قضاء آن روزهها را بگیرد، فدیه ندهد. اما اگر قضاء آن را نیز نمیتواند و استطاعت مالی هم برای دادن فدیۀ کامل ندارد، هرقدر از فدیه را که میتواند، در طول یک سال اداء کند.
نیز میتوان کفارۀ همۀ روزهها را، یک جا، به یک شخص نیازمند داد.
و اما مرحوم غروی در حکم «يُطِيقُونَهُ» نظراتی را بیان داشته است:
ـ اولاً؛ خدایتعالی برای روزه داشتن در ایام رمضان، اهمیتی ویژه قائل است. بناءبراین باید هرانسان مؤمن، به هرنحو و به اشکال مختلف، روزۀ رمضان را محترم بدارد.
ـ ثانياً؛ مؤمنان در صورتیکه قادر به روزه داشتن نیستند، بر پایۀ احترام گزاردن به فضاء روزهای رمضان، حتی در خانههاشان، نباید علناً چیزی بخورند، به ویژه وقتی اطفال نابالغ حضور دارند.
ـ ثالثاً؛ حتماً برای سحر و عبادت فجر از خواب برخیزند.
ـ رابعاً؛ کسانی که میتوانند با نوشیدن آب، روزه را بپایان برند، روزۀ آنها صحیح است، اما اگر توان مالی داشته باشند و فدیۀ آن را بدهند، اجری مضاعف دارند.
ـ خامساً؛ کسانی که به طاقتفرسایی روزه میگیرند، میتوانند روزه گرفتن را به روزهایی موکول کنند که بیطاقتفرسایی و با سختی کمتری اداء دَین نمایند. اما حتماً این کار را بکنند، زیرا خدای تعالی بعد از آیه اول، بلافاصله میفرماید:
نیز میتوان کفارۀ همۀ روزهها را، یک جا، به یک شخص نیازمند داد.
و اما مرحوم غروی در حکم «يُطِيقُونَهُ» نظراتی را بیان داشته است:
ـ اولاً؛ خدایتعالی برای روزه داشتن در ایام رمضان، اهمیتی ویژه قائل است. بناءبراین باید هرانسان مؤمن، به هرنحو و به اشکال مختلف، روزۀ رمضان را محترم بدارد.
ـ ثانياً؛ مؤمنان در صورتیکه قادر به روزه داشتن نیستند، بر پایۀ احترام گزاردن به فضاء روزهای رمضان، حتی در خانههاشان، نباید علناً چیزی بخورند، به ویژه وقتی اطفال نابالغ حضور دارند.
ـ ثالثاً؛ حتماً برای سحر و عبادت فجر از خواب برخیزند.
ـ رابعاً؛ کسانی که میتوانند با نوشیدن آب، روزه را بپایان برند، روزۀ آنها صحیح است، اما اگر توان مالی داشته باشند و فدیۀ آن را بدهند، اجری مضاعف دارند.
ـ خامساً؛ کسانی که به طاقتفرسایی روزه میگیرند، میتوانند روزه گرفتن را به روزهایی موکول کنند که بیطاقتفرسایی و با سختی کمتری اداء دَین نمایند. اما حتماً این کار را بکنند، زیرا خدای تعالی بعد از آیه اول، بلافاصله میفرماید:
وَأَن تَصُومُوا خَيْرٌ لَّكُمْ | و اینکه روزه بدارید، بهترین است مر شمایان را |
إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ | اگر میدانستید |
یعنی با همین اوصاف (قدری نوشیدن آب و ...) روزهداری کنید، برای شما بهتر است. اما اگر به حقیقت، خودشان را در بیطاقتی و سختی میبینند، خدایتعالی روزۀ آنها را به فديه جایگزین نموده تا بر آنها آسان گیرد، پس در طول روز فقط به اندازۀ نیاز بدن بخورند و به حداقل اکتفاء کنند.
ـ سادساً؛ در خانۀ مؤمنانی که قادر به روزه گرفتن نیستند، سفرۀ افطار هم مانند سحر برقرار باشد.
در هرحالی، اصول حاکم بر ماه مبارک رمضان، باید توسط مؤمنان به درستی و به احترام و با نِهایت عنایت و مراقَبَت مراعات گردد. و مراد، به ویژه کسانی هستند که به هردلیل، از روزه داشتن محرومند.
ـ سابعاً؛ مؤمنان سالخورده از این قواعد و ظرائف مستثنی هستند. طبق همان قاعدهیی که خدایتعالی در همۀ احکام وضع فرموده که: برای شما آسانی میخواهد نه سختی.
ـ سادساً؛ در خانۀ مؤمنانی که قادر به روزه گرفتن نیستند، سفرۀ افطار هم مانند سحر برقرار باشد.
در هرحالی، اصول حاکم بر ماه مبارک رمضان، باید توسط مؤمنان به درستی و به احترام و با نِهایت عنایت و مراقَبَت مراعات گردد. و مراد، به ویژه کسانی هستند که به هردلیل، از روزه داشتن محرومند.
ـ سابعاً؛ مؤمنان سالخورده از این قواعد و ظرائف مستثنی هستند. طبق همان قاعدهیی که خدایتعالی در همۀ احکام وضع فرموده که: برای شما آسانی میخواهد نه سختی.
يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ | اراده میکند خدای مر شمایان آسانی را |
وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ | و اراده نمیکند مر شمایان دشواری را |
فقط میماند اینکه این دسته از مؤمنان، اگر توان مالی دارند، فدیۀ روزههای رمضان را، که افطار کردهاند، اداء نمایند. چنانچه شرح آن گزشت.
و اما آنچه در این ایام، که ویروس کرونا عالمگیر شده و ماه رمضان هم فرا رسیده، در باب مضارّ روزه داشتن شنیده میشود، باید مبنای علمی داشته باشد، و متخصصان فن نظر تحقیقی خود را اعلام دارند، که آیا روزه داشتن موجب کاهش ایمنی بدن میگردد یا نه.
البته برای گروههای سنی معین و بیماریهایی که ذکر کردهاند، مثل: بیماریهای قلبی ـ عروقی، تنفسی، فشار خون، سرطان، و کسانی که میدانند جهاز ایمنی بدنشان ضعیف است، و متخصصان مربوط آن را تأیید کردهاند، مصداق «فَمَن كَانَ مِنكُم مَّرِيضًا» یا «الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ» میباشند. این دسته از افراد، بِناء بر تشخیص خودشان، که چگونه و با چه شرایطی میتوانند حداقل بخشی از روز را صائم باشند، بهتر و پسندیدهتر است که چنین کنند، طبق آیۀ مذکور که میفرماید: «وَأَن تَصُومُوا خَيْرٌ لَّكُمْ» و اینکه اگر روزه بدارید، برای شما بهترین است.
از این رو است که حتی بیماران و سالخوردگان و کسانی که میدانند در اثر روزه داشتن متوالی، دچار آسیب و زیان جسمی یا روحی میشوند، باید به منظور محترم داشتن و بزرگ شمردن فریضۀ روزه، به نحوی از انحاء، و به شکلی از اشکال، قواعد روزهداری حاکم بر ماه رمضان را مراعات نمایند، تا مصداق همین بخش اخیر آیه باشند:
1ـ اگر با نوشیدن آب
2ـ با خوردن دارو
3ـ برخاستن سحر
4ـ یک روز در میان، یا دو سه روز در میان
5ـ خودداری از تظاهر به روزهخواری
6ـ عدم ذکر این نکته که من روزه نیستم
7ـ و نپرسیدن از طرف مقابل، که آیا شما روزه هستید، چون ممکن است وی را وادار به دروغ گفتن نماید یا وادار به افشاء روزهخواری، که هردو خطاء است.
همۀ آنچه گفته شد این حقیقت را بیان میکند که روزهداری از احکام شخصی مربوط به هرانسان است، مستقلاً، که خدایتعالی در قرآن کریم آورده است. بناءبراین هرشخصی بهتر از هرکس دیگری میداند که میتواند روزه بدارد یا نه. و حتی برای اخذ مجوز برای افطار روزهها، هیچ نیازی به مراجعه به پزشک یا حتی فقیه نیست! چه، خدایتعالی در دو آیه، حق تشخیص و انتخاب در روزه داشتن یا نداشتن را به خود بنده داده و رأی دیگری را در این مسأله دخیل ندانسته است.
• زمان افطار را هم، آیۀ 187 بقره، فرارسیدن شب تعیین کرده است:
و اما آنچه در این ایام، که ویروس کرونا عالمگیر شده و ماه رمضان هم فرا رسیده، در باب مضارّ روزه داشتن شنیده میشود، باید مبنای علمی داشته باشد، و متخصصان فن نظر تحقیقی خود را اعلام دارند، که آیا روزه داشتن موجب کاهش ایمنی بدن میگردد یا نه.
البته برای گروههای سنی معین و بیماریهایی که ذکر کردهاند، مثل: بیماریهای قلبی ـ عروقی، تنفسی، فشار خون، سرطان، و کسانی که میدانند جهاز ایمنی بدنشان ضعیف است، و متخصصان مربوط آن را تأیید کردهاند، مصداق «فَمَن كَانَ مِنكُم مَّرِيضًا» یا «الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ» میباشند. این دسته از افراد، بِناء بر تشخیص خودشان، که چگونه و با چه شرایطی میتوانند حداقل بخشی از روز را صائم باشند، بهتر و پسندیدهتر است که چنین کنند، طبق آیۀ مذکور که میفرماید: «وَأَن تَصُومُوا خَيْرٌ لَّكُمْ» و اینکه اگر روزه بدارید، برای شما بهترین است.
از این رو است که حتی بیماران و سالخوردگان و کسانی که میدانند در اثر روزه داشتن متوالی، دچار آسیب و زیان جسمی یا روحی میشوند، باید به منظور محترم داشتن و بزرگ شمردن فریضۀ روزه، به نحوی از انحاء، و به شکلی از اشکال، قواعد روزهداری حاکم بر ماه رمضان را مراعات نمایند، تا مصداق همین بخش اخیر آیه باشند:
1ـ اگر با نوشیدن آب
2ـ با خوردن دارو
3ـ برخاستن سحر
4ـ یک روز در میان، یا دو سه روز در میان
5ـ خودداری از تظاهر به روزهخواری
6ـ عدم ذکر این نکته که من روزه نیستم
7ـ و نپرسیدن از طرف مقابل، که آیا شما روزه هستید، چون ممکن است وی را وادار به دروغ گفتن نماید یا وادار به افشاء روزهخواری، که هردو خطاء است.
همۀ آنچه گفته شد این حقیقت را بیان میکند که روزهداری از احکام شخصی مربوط به هرانسان است، مستقلاً، که خدایتعالی در قرآن کریم آورده است. بناءبراین هرشخصی بهتر از هرکس دیگری میداند که میتواند روزه بدارد یا نه. و حتی برای اخذ مجوز برای افطار روزهها، هیچ نیازی به مراجعه به پزشک یا حتی فقیه نیست! چه، خدایتعالی در دو آیه، حق تشخیص و انتخاب در روزه داشتن یا نداشتن را به خود بنده داده و رأی دیگری را در این مسأله دخیل ندانسته است.
• زمان افطار را هم، آیۀ 187 بقره، فرارسیدن شب تعیین کرده است:
ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّيَامَ إِلَى اللَّيْلِ | سپس باتمام رسانید روزه را تا شب |
شب در آیۀ مذکور و نیز آیات دیگری همچون «أَقِمِ الصَّلَاةَ لِدُلُوكِ الشَّمْسِ إِلَىٰ غَسَقِ اللَّيْلِ» (اسراء، 78) اصطلاح است و در همۀ زبانها هم بکار رفته و میرود. مثل اینکه ما میگوییم: زود باش که شب شد. قرآن میگوید: إِلَىٰ غَسَقِ اللَّيْلِ، تا فرو افتادن شب. و به محض غروب خورشید، شب فرو افتاده است. از وقتی نتوان نماز عصر را اقامه کرد، شب شده است و نماز مغرب و افطارِ روزه در یک لحظه واقع میگردد، که باید یکی را انجام داد. (تفصیل این مسأله در کتاب مغرب و هلال، سید محمد جواد غروی)
و اما بخش دیگر آیه حائز اهمیت ویژه است:
و اما بخش دیگر آیه حائز اهمیت ویژه است:
تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ | این همان حدود خداوند است |
فَلَا تَقْرَبُوهَا | پس نزدیکشان نشوید |
چرا که آیات الهی دارای وضوح و روشنی کامل است.
كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ | اینچنین روشن میسازد خدای نشانههاش را برای مردم |
لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ | باشد که آنان پرهیزگار شوند (از نافرمانی خدای) |
ماه رمضان اختصاص دارد به عبادت بیشتر و بندگی عمیقتر، که اساس آن امساک است از هر چیزی که انسان از روی خواهش نفس بخواهد. روزه داشتن، تمرینِ نخواستنها است تا انسان مؤمن فراگیرد چگونه با خواهشهای نفسانی خود مقابله کند و نخواستنهای آموخته در ماه مبارک رمضان را به ماههای دیگر سال تسرّی بخشد. تعلیل روزه در قرآن کریم «لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ» است، باشد که شما پرهیزگار شوید. امید است توفیق اینگونه عبادات را که منجر به تقوی شود، حضرت باری به همۀ مسلمانها عنایت فرماید و ایشان را از این همه نابسامانیهای ناشی از نابخردی نَجات دهد!
در پایان، فطریه برابر است با متوسط هزینۀ یک وعده خوراک خانواده (متوسط میان یک وعده صبحانه، ناهار و شام را حساب میکند، از قبیل نوشیدنی، میوه و غذاء) بدین ترتیب هرخانواده و هرفردی، بر اساس توان مالی خود، فطریه میدهد. غنی و فقیر در فطریه یکسان نیستند. چنین به نظر میرسد که در شرایط فعلی، متوسط این مبلغ برای قشر معمولی جامعه، برای هر روز، چهل هزار تومان باشد.
در پایان، فطریه برابر است با متوسط هزینۀ یک وعده خوراک خانواده (متوسط میان یک وعده صبحانه، ناهار و شام را حساب میکند، از قبیل نوشیدنی، میوه و غذاء) بدین ترتیب هرخانواده و هرفردی، بر اساس توان مالی خود، فطریه میدهد. غنی و فقیر در فطریه یکسان نیستند. چنین به نظر میرسد که در شرایط فعلی، متوسط این مبلغ برای قشر معمولی جامعه، برای هر روز، چهل هزار تومان باشد.