اين کتاب با فصلي پيرامون محکم و متشابه آغاز ميگردد، در فصول بعدي به اين مبحث ميپردازد که «شيطان»، «ابليس» و «جن» موجوداتي خارج از وجود انسان نيستند بلکه نام هايي هستند که به صفات مختلف انساني اطلاق ميگردند. يعني انسان به اعتبار صفاتش داراي نامهاي گوناگون ميگردد، گاهي نام «شيطان» بر وي اطلاق ميگردد و گاهي «جن»، و اين نامها خصوصيات وي را آشکار ميسازند. در طول دوازده فصل اين کتاب، به تفصيل از منظرهاي گوناگون به اين موضوع نگاه شده است. نظرات مفسران مختلف درباره اين موضوعات آمده و بحثهاي مبسوطي با استناد به آيات و روايات در نقد آراء آنان آمده است. در فصل پاياني کتاب (فصل دوازدهم) «شيوه يهود در جعل خرافه» مورد بررسي قرار گرفته و نشان داده شده است که بسياري از خرافاتي که در کتب مسلمين (اعم از شيعه و سني) درج شده ، ميراثي است که از تورات بجا مانده و ثمره تلاش يهوديان در جعل و تحريف تعاليم اسلام ميباشد که متأسفانه مفسرين و محدثين نيز، خواسته يا ناخواسته، در گرداب بسط و گسترش اين خرافات گرفتار آمدهاند.
در فصل پاياني کتاب (فصل دوازدهم) «شيوه يهود در جعل خرافه» مورد بررسي قرار گرفته و نشان داده شده است که بسياري از خرافاتي که در کتب مسلمين (اعم از شيعه و سني) درج شده ، ميراثي است که از تورات بجا مانده و ثمره تلاش يهوديان در جعل و تحريف تعاليم اسلام ميباشد که متأسفانه مفسرين و محدثين نيز، خواسته يا ناخواسته، در گرداب بسط و گسترش اين خرافات گرفتار آمدهاند.